💢
#هر_شب_یک_حکایت
روزی حکیمی به شاگردانش گفت: «فردا هر کدام یک کیسه بیاورید و در آن به تعداد آدمهایی که دوستشان ندارید و از آنان بدتان میآید پیاز قرار دهید.»روز بعد همه همین کار را انجام دادند و حکیم گفت: «هر جا که میروید این کیسه را با خود حمل کنید.»
شاگردان بعد از چند روز خسته شدند و به حکیم شکایت بردند که: «پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و ما را اذیت میکند.»
حکیم پاسخ زیبایی داد: «این شبیه وضعیتی است که شما کینه دیگران را در دل نگه دارید. این کینه، قلب و دل شما را فاسد میکند و بیشتر از همه خودتان را اذیت خواهد .
وقتی دل رو میشکونن و حال رو خراب میکنم
کینه هم نباید گرفت
هی هی
دل شما رو هم شکوندن ؟
من نمیدانم این سمانه خانم این سوالها را از کجایش در میآورد.
از مارمولک
بنده به عنوان نماینده تامالاختیار خداوند در این محله و تمام محلهها، به شما میگم که برو حالتو بکن فقط مواظب باش اسراف نکنی.
حال خوبم رو موقع شام خراب کردن
هر چی خودم میزنم کوچه علی چپ درست نمیشه
چرا غذا را سوزندید
نه
بس چی
دعوای الکی ، ولی تهش وصل شد به من
خو ..گرفتم. سنگ زیر آسیاب شدی..راستی به خودت سخت نگیر می دونی چرا. باید ادم ها بعضی چیز ها را در زندگی تجربه کنند . تا در اینده به مشکل نخورند
احسنت
بفرما این هم از دجال
[لینک]