💢
#هر_شب_یک_حکایت
گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود، بدنبال کسی می گشت که آن را در آورد تا به لک لک رسید و از او درخواست کرد تا او را نجات دهد و در مقابل، گرگ مزدی به لک لک بدهد.
لک لک منقارش را داخل دهان گرگ کرد و استخوان را درآورد و طلب پاداش کرد. گرگ به او گفت: "همین که سرت را سالم از دهانم بیرون آوردی باید خدا رو شکر کنی!"
چی شده
?
رفع شد ، بروید روبیک حل کنین
چش چش
آفرین
کی چی گفتع؟
اون به اون
این وسط من قاطی کردم
ولش کنین ، حکایت گذاشتم
بخوانیم و عبرت بگیریم
نظرات گوهربار پستامونو میگه
عمومی فیتیله رو یکم بکشیم پایین بد نیستا
هن نظرت؟
منکه با ادبم شماها پرده ی حجب و حیا را میدرید اوف بر شما
اون نیما و پدرام زوار دررفتن دهنشونو سربیس میکنم اصن
کامنتای کودوم پستو دیده حالا؟
مامان الی حرص نخور ، گل پسری اذیت میشه
نمدونم
ب هادی بگم فطروسو مدیر کنه همه جا بوی معنویات بیگیره
چش علوسم![:خجالت :خجالت](https://synaa.ir/i/icons/s90.gif)
نیومده هشتگاش ترند شده تو سایت![=)) =))](https://synaa.ir/i/icons/s29.gif)
منم_غلام_علی
#منم_غلام_علی
چشات سلامت
خودشم ترنده لامصب