سردار دلها
به احترامت محکم پا می کوبم
و می ایستم
می خواهم دلتنگی را چنگ زنم
تا دلم باز شود
شلیک هر اشکم
زخمی ست که از مقاومت نمی ایستد
و دستان مشت شده ام
گواه است بر دستانت،
مویه ها خوانده ام
از کشته ها در جنگ
در لالایی های شبانه
و اشک های دزدانه
فقط یادم باشد
بدون عنوان هایت زیستی
نی نواختی
و جاودانه شدی..
این را دستانت گواه است..
فقط یادت باشد
"در روزی که نهان ها سنجیده شود"
" روزی که خالص از نا خالص جدا شود"
به میهمانی ام بیایی!
۳ موافق
1400/10/12 - 17:16