« مطبخ »
در و ديوار مطبخ ها، همش دود سيا1 رنگس
در و ديوار منزلها ، تمامش نقش نيرنگس
به ولگردي و اوباشي2و بدكاري،زرنگ هستيم
ولي بر كار رحماني، دو پا و دستمان لنگس
خدا را ياد كن اي دل، طريق راستي بنما
دغلكاري و بدكاري،به راه حكم حق جنگس
خداي فرد بي همتا ، كند اصلاح كار ما
وگر نه كار ما از خود، به مثل شيشه وسنگس
دلا در بُعد حق هستي،خدا را بنگر و فعلش
مبادا بنگري خود را،كه فعلت زشت و بي رنگس
من اين معنا كه فهميدم ،خدا فعلش بُوَد نيكو
زِ ما هر فعل نفسانـي، به پيش فعل آن ننگس
به دربار خدا رو كن ، مداماً كار نيكو كن
كه دربار خدا دايم،پُر از حشمت و اورنگس3
به روي عرصه ي دنيا ،خدا را كي توان ديدن
بزرگ است آن خداي ما،برايش عرصگه تنگس
خوشا آن مرد دينداري، كه دين خود نگهدارد
نگهبانس به ملك دين و مردي آهنين چنگس
خدا ، با هرزه گويي ها ،بدان آخر نمي گنجد
خدا حرفش از آن اول الي آخر به يك رنگس
۲ موافق
1399/12/13 - 08:13