زمین حال بدی دارد،همه تب کرده اند آقا
و پیک انتظارت را،لبالب کرده اند آقا
کجایی؟مردهای مرده ی این شهر تاتاری
تن سجاده را با خون مقرّب کرده اند آقا
تبر/تابوت/تنهایی/تظاهر/تیرگی/تردید
همه چیز ظهورت را مرتب کرده اند آقا!
ابابیل و سپاه ابرهه در اتّحاد خون
نمی دانی،چه ها با این مکعب کرده اند آقا!
چه حال ناخوشی دارد که می آیی و می بینی
لباس آفتابت را تن شب کرده اند آقا
خبر پیچیده این جمعه،به قصد صلح می آیی
نیا!چشم انتظارانت همه تب کرده اند آقا!
سید چن روز پست نذاشت
الانم ک گذاشت سر ریز کرد
نمونه کار بود
اورین
ای ول سید همشو تو یه پست جبران میکنی
قبل هم همینطور پست میگذاشتم
ای ول