روایت زیبایی در نهج البلاغه
«وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کانَتَا عَلَی عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَی اللَّهَ لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً» (شرح نهج البلاغه/ج8/ص252
دوستی میگفت
یکی از چیزهایی که ما مراجعه داریم، این است که می گویند: حاج آقا ما به خِنسی خوردیم. در هر اموری دست به هر چیزی می زنیم خاک می شود. قرض هایمان ادا نمی شود. مشکلات مادی مان برطرف نمی شود. هم در زمین و اقتصاد بر ما بسته است. هم در آسمان بسته است. حال دعا نداریم، خدا جواب ما را نمی دهد. روح و جسممان مریض است. پاسخ این سؤال را حضرت امیر فرمودند که: یا اباذر! اگر تمام درهای آسمان و زمین به روی کسی بسته باشد. نه بالا راه دارد برود و ناله بزند، نه پایین برود که رزق و روزی اش برسد. این بنده با خدا معامله کند. بگوید: خدایا می خواهم حرف تو را گوش کنم. بگو چه کنم! تسلیم شود. چه تسلیم در امور تقدیرات، چه تسلیم در امور امر و نهی خدا. دوای سوز، ساز است. سوزش با سازش از بین می رود. یعنی وقتی شما ساختی و تسلیم خدا شدی، خدا می گوید: من در آسمان و زمین را به رویت باز می کنم
۱ موافق
1399/07/30 - 19:22