من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم
تو زخمی صدها غمی،من زخمی غم نیستم
با یادگاری از تبر، ازسمت جنگل آمدی
گفتم چه آمد بر سرت ؟ گفتی که محرم نیستم
مجذوب پروازم ولی، دستم به جایی بند نیست
حالا قضاوت کن خودت،من بی گناهم! نیستم؟!
با یک تلنگر می شود،از هم فروپاشی مرا
نگذار سر بر شانه ام،آن قدر محکم نیستم
خواندی غزل های مرا،گفتی که خیلی عاشقم
اما نمی دانم خودم،هم عاشقم هم نیستم
۴ موافق
1399/06/10 - 18:08