دخترِ همسایه در ظاهر حلیم آورده بود/ باطناً یک کاسه شیطانِ رجیم آورده بود/ زندگی جبر جهنّم بود تا در باز شد/ آه گویا عطرِ جنّت را نسیم آورده بود/ دست و پا گم کرد تا آن دست و پا را دید دل/ ظاهرش مصراع نابی از کلیم آورده بود/ زیر چادر توری اش اموال دیروز مرا/ لُعبَتِ همسایه با یادِ قدیم آورده بود/ مهربانی بود سوغاتش برای مهربان/ زیره بر کرمانیِ در قم مُقیم آورده بود!/ همسر دوران خوب کودکی آن شوخِ شنگ/ تحفه را با لحنِ بانویی فهیم آورده بود/ بین شیطان من و من ریخت آتش بس به هم/ طبلِ جنگش را در اوضاعی وخیم آورده بود/ نذر دارد یا نظر اللّهُ اَعلم هر چه هست/ بار کج را از صراط المستقیم آورده بود!/
1399/03/01 - 00:00