همیشه منظر دریا و کوه-روح افزاست
و منظر تو-تلاقی کوه با دریاست ...
نفس ز عمق تو و قله تو می گیرم
به هرکجا که تو باشی-هوای من آنجاست ...
دقایقی است تو را با من و مرا با تو
نگاه ثانیه ها مات بر دقایق ماست ...
من و تو آینه ی روبروی هم شده ایم
چقدر این همه با هم یکی شدن زیباست ...
خوشا به سینه تو سرنهادن و خواندن
که همدلی چو من-آنجا گرفته و تنهاست ...
بدون واسطه همواره دیدمت، آری:
درون آینه ی روح، جسم ناپیداست ...
همیشه عشق به جرم نکرده می سوزد
نصیب ما هم از این پس لهیب تهمت هاست ...
بیا ولی که بخوانیم بی هراس-از هم
که همسرایی مرغان عشق بی پرواست ...