دیده ای بغض گلویی بی سبب گریان شود؟
در مسیر بی نشانی ناگهان پنهان شود؟
عاقبت،شهر خیالی در هجوم غصه ها
زیر آوار سکوتی با غمی ویران شود؟
بیتی از دلتنگی ات را در نگاهی خوانده ای؟
واژه در سوگَت پریشان و قلم حیران شود؟
پیچک تنهایی ام در عمق دل،پیچیده است
از چه باید اینچنین آشفته و عریان شود؟
باورم را بُردی و کافر به احساسم شدم
دیده ای دریای مهری،غرق در طوفان شود...؟
۴ موافق
1397/06/15 - 00:35