تو گذشتی
و شب و روز گذشت
آن زمانها، به امیدی
که تو برخواهی گشت
پای هر پنجره، مات
مینشستم به تماشا، تنها
گاه بر پردهی ابر
گاه در روزن ماه
دور..
تا دورترین جاها
میرفت نگاه
باز میگشتم
هیهات
چشمها دوختهام
بر در و دیوار هنوز..
۳ موافق
1397/06/14 - 22:27 در
حـس نـویـس . . .
متن زیباییست
سپاس