درست است ڪـہ هیچ چیز نمے تواند جاے صحبت ڪردن را بگیرد؛
ولے گاهے اوقات خیلے چیزها جلوے صحبت ڪردن را میگیرد...
گاهے اوقات یڪسرے چیزها را نمیتوان گـ؋ـت...
گاهے اوقات میان ِ حر؋ زدن قدرتِ برخے ڪلمات احساس نمیشود،
ولے موقع ِ نوشتن و خواندن محسوستر است...
گاهے اوقات دلخورے را باید نوشت؛
گاهے اوقات ڪـہ نمیتوان گـ؋ـت دل شڪستگے را، باید نوشت...
خوشحالے را باید نوشت
خندہ را باید نوشت،
گریـہ را باید نوشت،
خشم را باید نوشت،
عشق را باید نوشت،
نـ؋ـرت را باید نوشت...
گاـہ حر؋ـها شنیدہ نمیشوند...
گاـہ دیدنِ "seen your massage"دواے درد است...
۴ موافق
1397/06/13 - 23:10