عاشقی درد سری بود نمی دانستیم/
حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم./
پر گرفتیم ولی باز به دام افتادیم/
شرط بی بالو پری بود نمی دانستیم/
آسمان از توخبرداشت ولی ماازتو/
سهممان بی خبری بود نمی دانستیم/
آب وجاروی در خانمان شاهد بود/
ازتوبرما گذری بود نمی دانستیم/
این همه چشم به راهی نگرانم کرده/
عاشقی دردسری بود نمی دانستیم/
هیچ کس تاب وتب چشم تورادرک نکرد/
هیچ کس اشک شب چشم تورا درک نکرد/
ما کجادردکشیدیم به اندازه تو/
روز وشب گریه ندیدیم به اندازه تو/
منتی برسر ماهم بگذاری بد نیست آقا/
اگرم چشم به راهم بگذاری بد نیست آقا/
نگرانمپکه پس از مردن من برگردی/
پای تابوت سر بردن من برگردی/
نکند منتظر مردن مایی آقا/
منتظرهات بمیرن می آیی آقا/
من شب جمعه قرار تو دلم می خواهد/
صبح فرداکنارتو دلم می خواهد..
۴ موافق
1395/02/09 - 23:43