ترم ۱ چی؟

دانشگاه

آهان موفق باشی

سلامت باشی

بابا ماشالا دستت تو خرج بوده ها دوتا دوتا مامان آوردی برام

استخفرلاااا

مامانو فراری دادی بابایی

فانوسا چندتا مامان و بابا داری خخ

دوتا مامان دارم
یدونه هم شما

مرسی خخ

چیه قضیه

بهت گفته بودم دیگه یادت نی
قضیه چک کردن و اینا

در رفت و آمدم

درجواب :Mehrabeh

نه
تو دیگه چرا

اوووم

/:

یه رمان کوتاهه

من از بوی موسیر اونقدر خوشم میاد همیشه چترم تو باغ عمم بازه به زور درم میارن از اونجا

درجواب :f-fatemeh

خو یه بی خانمان ماس موسیر دوست دار پیدا میکنم😐

من حساسیت دارم بش

درجواب :B_DEL

من از بوی موسیر اونقدر خوشم میاد همیشه چترم تو باغ عمم بازه به زور درم میارن از اونجا

درجواب :f-fatemeh

خو یه بی خانمان ماس موسیر دوست دار پیدا میکنم😐

درجواب :Nim_sad

من حساسیت دارم بش

🖤

خدا رحمت کنه غم آخرتون باشه🙁

ممنونم
همچنین 🖤

دقیقا
خیلی لذت بخشه

دقیقا
رابطه های بی اساس مجازی دقیقا همینه
میخواستم روز اول بهت بگم
اما با خودم گفتم بزار تجربش کنی
چون آدم تا چیزی رو تجربه نکنه باورش نمیکنه

درجواب :B_DEL

منکه دیگه نتونستم واقعا...سخته اینجوری زخم زبون تحمل کنم
نمیشه به زور تو دل کسی جا شد

بازم ممنون از شما
درسته مهرابه خیلی بهم گفت تمومش کنم
ولی باید به اینجا میرسیدم تا قبول کنم اشتباه کردم

بهترین کار رو کردید
ما چیزی به نام عشق مجازی نداریم اصلا

بله درسته.
عشق حضوریشم تجربه کردم...
اونم چیز دندان گیری نبود.
تنهایی قشنگ تره

عشق اگر عشق است آسان ندارد

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها...

الف بده خخ

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را ....

عجبب
همش فکر میکردم کسی ک اینو نوشته قصد شوخی داشته خخ

😐

مغزها رو اینقدر شستشو دادن که همش . چیرک چیخیب گوتاریب .

-_-

درجواب :fahad

مغزها رو اینقدر شستشو دادن که همش . چیرک چیخیب گوتاریب .

شعر میخونم کار همیشگیمه ولی خب اون همه جای شعرا هست
تو رباعی های خیام
مثنوی های مولانا
تو چشمای مجنون
دلگیری های لیلی
غزل های حافظ...
همه جا میبینمش
درس و کار زیاد بهترن مجبور میشی دلتنگ نباشی

تا یادمه لیلی دلگیری نداشتا خخخخ

داشت
تو مکتب خونه رو مگه نخوندید که لیلی گریه کرد از مجنون دلگیر شد

یه روز تو مکتب خونه معلم از لیلی سوالی پرسید
مجنون که میبینه لیلی جواب نمیده
در گوشش جوابو میرسونه
اما لیلی بازم جواب رو نمیگه
مجنون کارش رو تکرار میکنه
و لیلی هم چیزی نمیگه
استاد که میبینه لیلی بلد نیست اونو فلک میکنه
تمام مدت لیلی نه آه میکشه نه گریه میکنه
کلاس که تموم میشه مجنون میزنه به بازوی لیلی میگه مگه نمیشنیدی داشتم بهت میگفتم؟
لیلی گریه میکنه و میره...

لیلی داشت صدای مجنون رو گوش میکرد
چوب فلک اشک لیلی رو در نیاورد
ولی تلخی مجنون چرا...
لیلی دلگیر بود که خودش رو کشت
خیلی دلگیر تر از مجنون خیلی مجنون تر از مجنون...