جهت عضویت در
شبکه اجتماعی ساینا
و دنبال کردنِ
A R M A N
تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی ساینا یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی ساینا توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
من یه بار سرکلاس زیست با دبیرمون سر یه سوال بحثمون شد نمیفهمیدم چی میگه یعنی یه لحظه حواسم پرت شد
دبیرمون گفت درفشی حواست به منه؟
اومدم بگم منظورتونو نمیفهمم برگشتم گفتم چی میگی تو؟
بیچاره خودشم فهمید سوتی دادم به روم نیاورد ولی بچه ها کلی خندیدن
یه بارم رفته بودیم مسابقه
بعد خوابگاهی که بهمون داده بودن
سوئیت بود یه جایی شبیه اپارتمان که واحد داشتو اینا
منم در جریان نبودم
قبلا خوابگاها اشپزخونه مشترک داشتن و اینا
منم گفتم حتما همونجوریه دیگه در یکی از واحدا باز بود سرمو انداختم پاییین رفتم تو بطریمو پر اب کنم
یه هو دیدم چند نفر کله هاشونو از در اتاق کردن بیرون دارن میخندن
بعد منم فهمیدم چی شده
به روی خودم نیاوردم گفتم چیه نیگا میکنی؟
بطریمو پر کردم رفتم بیرون
یه بار باشگاه سنسی خیلی جدی بود قرار شد از بچه ها امتحان بگیره یه چیزی پرسید دختره نمیدونست یهو گفت بهار بگو خواستم بگم یعنی ضربه با زانو همزمان که میگفتم آرنجمو نشون میدادم
یه بار سوار ماشین داداش دوستم شدم
بعد گفتم سلام
گفت سلام
حول شدم اصلا حول نمیشدمااا نمیدونم چرا اون موقع حول شدم
دوباره گفتم سلام
اونم بیچاره جواب سلام منو داد
دوباره گفتم سلام
بچاره موند چی بگه جالبه من نفهمیده بودم چی شده اون لحظه قشنگ ترین لحظه ی عمرم بود نفهمیدم چی شده بعدا فهمیدم
یه بار دیگه داشتم با دوستم حرف میزدم درباره ی اینکه داداشم اگه بزنتم محکم میزنمش بعد نگو وقتی که میخواستم بگم میزنمش ناظممون پشت سرم وایساده بوده دستم محکم خورد تو دهنش
راحت باش باو
حالا هرکدوم خواستی بگو
پس دوسه نفر رو خطاب منشن کن اونا بیان بگن
مرسی
سلام بفرماید
خخخخ عالی بود
دوستاتونم تگ کنید سوتی هاشونو ببینیم
شعت
دقیقا داشتم به اون فک میکردم
آبرومون میره
وای خدای من هروقت یادم میوفته دوس دارم اب بشم برم تو زمین
وای اره توروحت ترنم
دوستان مارو تگ کردین رفتین؟
بگین تورخدا جریان چیه؟
عاره عاره
یه بار باشگاه سنسی خیلی جدی بود قرار شد از بچه ها امتحان بگیره یه چیزی پرسید دختره نمیدونست یهو گفت بهار بگو خواستم بگم یعنی ضربه با زانو همزمان که میگفتم آرنجمو نشون میدادم
:هول شده بودم خب
نفهمیدم
اهان خخخخخخخ
خاطرات پچه گی تو است تعریف میکنید
دوستان خودتونم بگین دیه
همین ک بجای زانو آرنج نشون میدادی
اون من بودم
سوتی منو میگه
اوف (عدم)
تو خونه انقد خندیدم فک کردن روانیم
خوندمش من خخخ
ترنم زیر لفظی میخواد
تو خالی نمونی جانم اینو مطمئنم
من دیدم با این وضعیت تو هر روز سوتی میدی نگران روزای آینده نباش تا اون موقع خیلی سوتی جدید داری
بیا اینم فهمید
چی؟
خدابخیر کنه
اون اتفاق دقیقا کی میوفته؟
یا خدا هنو نگفته خودش قش رفت
الان افتاد؟
یه چیزی به ذهنم میرسه ها ولی فک نکنم اون باشه
واروار
خداروشکر اون نبود
بیخیال
اره
ببخشید اینو میگم شما رو نمیگم ها ولی یه دوستی دارم ک هروقت تو کلاس میخواست بو یا صدا بده میگفت قراره یا اتفاق بیوفته
من رفتم دوستاتونم تگ کنید سوتی هاشونو ببینیم شب میام بخونم
کسی تگ نکردید ک
مگه داریم؟خخخخ