امروز هم گذشت ،
قول می دهم از فردا شاد باشم و شادی و عشق را در کوچه های سردِ شهر ، تکثیر کنم ...
لباسهایم را اطو زده ام ،
چند شاخه گل خریده ام ،
فردا که شد ، شال و کلاه می کنم ؛
با یک بغل لبخند ، به دل خیابان می زنم ...
چشم می اندازم و دنبالِ آدم های غمگین و تنهایِ شهر می گردم ،
کنارشان می نشینم و یک شاخه گل به دستهای خسته شان می دهم ...
شبیه "روانشناس" هایِ حاذق و دلسوز ، امید و شادی را مهمان قلبشان می کنم ...
رسالتم که تمام شد ، بلند می شوم ، لبخندی جانانه می زنم و راهم را ادامه می دهم ...
من تازه فهمیده ام محبت، تنها چیزیست که حالِ لحظه هایم را جا می آورد ...
امروز که گذشت ،
از فردا سفیرِ مهربانیِ این شهر خواهم شد !!!
#نرگس_صرافیان_طوفان