قصّهی عشق غم انگیز نمیفهمیدیم
وسعت حادثه را نیز نمی فهمیدیم...
زرد بودیم همه عمر، ولی تا گفتند:
علّتِ زردیِ پاییز ؟ نمیفهمیدیم...!
نه، نشد غارت "یک دل" بکنیم، انگاری
ما به اندازهی چنگیز نمیفهمیدیم...
سالها دربدرِ درک حقیقت بودیم
"شمس" را گوشهی "تبریز" نمیفهمیدیم...
فرقِ بین هوس و عشق کمی مبهم بود
از دو چشم دغل و هیز نمیفهمیدیم...!
ما مترسک شده بودیم وَ چیزی غیر از
اتّفاقِ سرِ جالیز نمیفهمیدیم...
"زندگی قصّه ی تلخیست" وَ مشکل این بود
قصّه ی تلخ و غم انگیز نمیفهمیدیم...
#امید_صباغنو