گفتم که چند صبر کنم ای نگار گفت**تا هست عمر گفتم رنجه مدار گفت
بی رنج عشق نبود گفتم نیم به رنج**فرسوده چند باشد ازین ای نگار گفت
جز انتظار روی ندارد تو را همی**گفتم شدم هلاک من از انتظار گفت
این روزگار با تو بدست این ازو شناس**گفتم که نیک کی شودم روزگار گفت
چون بخت رام گردد تا تو رسی به کام**گفتم که بخت کی شودم جفت و یار گفت
آمرزشی بخواه شود عفو جرم تو**این گفت در کریم نبی کردگار گفت