یه تیکه از من

گروه عمومی · 10 کاربر · 1042 پست
مآه
مآه
خسته ام ب سمت تو فرار می کنم💙🌸

مآه
مآه
انسانِ دیگه...
دلش میگیره از تنهایی
باتو حرف میزنه...

مآه
مآه
بِرَحمَتِکَ تَعَلُّقِي‏
خدایابه مهربانی ات دل بسته ام

مآه
مآه
🌸

مآه
مآه
خدایا شکرت
برای قوی بودنم دراوج خستگیم
خوش حالم ازاین ک هیچ وقت
تسلیم نمی شم تواوج درد بلند میشم...🌸

مآه
مآه
تو با خودت شادی و شور میاری عزیز قلبم❤

مآه
مآه
تو همه رو از تاریکی ب سمت نور میکشی با خودت🌸💙

مآه
مآه
تو برای خانوادت نوری و گرما بخش زندگی هستی🌸💙

مآه
مآه
گرمای تنت ، پخته کند خامی من را
بی تجربه ام، میوه ی کالم؛ بغلم کن

مآه
مآه
تو خوشبخت هستی اگر در زندگی ات کسی را داری که بتوانی با خیال راحت به او محبت کنی؛ بدون اینکه ترس از دست دادنش را داشته باشی.
عشق آموخت مرا جور دیگر خندیدن
عشق آموخت مرا جور دیگر رقصیدن
عشق آموخت مرا جور دیگر زیستن
و عشق آموخت مرا چگونه خوشبخت بودن

مآه
مآه
من آدم حساسی نيستم ، وقتی خانه‌ی والدينم را ترک كردم گريه نكردم ، وقتی گربه‌ام مرد گريه نكردم ، وقتی در ناسا كار پيدا كردم گريه نكردم و حتی وقتی روی ماه پا گذاشتم گريه نكردم !!
اما وقتی از روی ماه به زمين نگاه كردم بغضم گرفت با ترديد با پرچمی كه بنا بود روی ماه نصب كنم بازی می‌کردم از آن فاصله رنگ و نژاد و مليتی نبود ما بوديم و یک خانه ‌ی گرد آبی ، با خودم گفتم انسانها برای چه میجنگند ؟!
انگشت شصتم را به سمت زمین گرفتم و کره زمین با آن عظمت پشت انگشت شصتم پنهان شد و من با تمام وجود اشک ریختم ...!!



🕴 نيل ‌آرمسترانگ ( فضانورد )

مآه
مآه
کلی حرف زد خندید
یه دفعه داشت در مورد یه نفر میگفت دوستش گفت نمیدونم برم پیشش یا نه
گفتم دلو بزن به دريا برو ی دفعه ریخت بهم
آخی دوس داشتم آرومش کنم اصلا نگذاشت بفهمم چی شد هر چی بود بد آشوب بود
گف باید برم بودنم دیگه خطرناکه
گف داره زخمم سر باز میکنه
گف تو منو فهمیدی دیگه باید برم رفت...

مآه
مآه


مآه
مآه
هرچی که بوده و هست با یک رویا شروع شده💜



مآه
مآه
💙

صفحات: 6 7 8 9 10

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو