مآه
ما سـلام هایی به هم بدهـکاریم
که ادامه ی هـر کـدامشـان
می توانسـت رُمـانـی شـود
یا دیـوانـی...
و بعیــد اسـت
سـلام هایی که ما از خیـرشـان گذشتیم
از ما بگـذرند!
لااقـل رد که می شـوی
بی هــوا بگـو: دوستــت داشتـم!
و تا برگشتــم
لا به لای جمعیـت
گُــم شـده باش
مآه
زندگی برام تکرارِ این جمله ی عباس کیارستمیه: دوستانم میرنجانندم مدام،
از دشمنانم،چیزی در خاطرم نیست.
مآه
باید کسانی باشند که بتوانیم در میانشان بنشینیم و اشک بریزیم و همچنان دلاور محسوب شویم.
مآه
یجا نوشته بود : ' متاسفانه حق با اونایی بود ك جلوشون ازت دفاع میکردم ' چقد دردناک و قشنگ بود .😄
مآه
اینکه بیشتر از سنت درگیر مشکلات بشی زندگی ازت ادم ساکت تری میسازه.
مآه
گوشه ای در اعماق ما وجود دارد که هرگز باران در آنجا قطع نمیشود.
مآه
برایت آرزو میکنم قوی بودن را بیاموزی قبل از اینکه ؛ چارهای به جز قوی ماندن نداشته باشی 😄
مآه
این امکان وجود دارد که یک انسان در یك لحظه و یك اتفاق به یکباره ده سال بزرکتر شود 😄
مآه
چقدر خوبه ک آدم با برنده هاراه بره...
مآه
به شب می ماند،
یادِ تُ ؛
می آید
دلتنگم می کند
می رود
مآه
زیر مجموعه ی خودم هستم
مثل مجموعه ای که سخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
گرچه باغ من از درخت تهی ست
عشق آهوی تیزپا شد و من
ببر بی حرکت پتوهایم
خشمگین نیستم که تا امروز
نرسیدم به آرزوهایم
نرسیدن رسیدن محض است
آبزی آب را نمی بیند
هرکه در ماه زندگی بکند
رنگ مهتاب را نمی بیند
دوری و دوستی حکایت ماست
غیر از این هرچه هست در هوس است
پای احساس در میان باشد
انتخاب پرنده ها قفس است
وسعت کوچک رهایی را
از نگاه اسیر باید دید
کوه در رشته کوه بسیار است
کوه را در کویر باید دید
گرچه باغ من از درخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
شعر را، عشق را، مکاشفه را
همه را از نداشتن دارم...