+ بزرگ که شدم حتما باید ازدواج کنم؟
- اره مامان
+ پس بایکی ازدواج میکنم که کوچیکتر از من باشه
+ حالا که میگی اجباری ،دوست دارم با خانمای تو کارتون ازدواج کنم
- چرا مامانم؟
+ اخه خوشگلن .
هرچی میخواد بسونه ،بسونه فقط سلیطه نباشه که ابمون تو یه جوب نمیره
تازه یه چیزای دیگه هم میگه که مورد پخش داره
وایییییی اینا رو ولش الان میگه دختر عموش و دوست داره
یعنی دست گذاشته رو خونه ی دشمن
نمیدونه به خون جاریم تشنم
زبونشون ب زبون بندری نزدیکه 😶😶😶
شایدم چون یه دوره طولانی توی بندر بودن اشتراکات ب وجود اومد
مشهد موقع زیارت
خانم ها پاکستانی پشت سرم بودن ، حرف زدن عادی شون عین آهنگ میمونه ، خیلی باحال بود
بعد همه هم انگلیسی فول بودن
هوم..در حقیقت .به فارسی پشتو میزند