خواستگاری یا خالی بندان....
چرا باید در وقت خواستگاری از طرف مقابل صادق نبود....
در وقت خواستگاری خود خا نواده عروس و داماد مطرح نیستند .
عموی عرس وکیل .است . عموی داماد دکتر...شوعمه عروس کار خونه تولید پر مگس دارد....
خانه عروس آرایش گاه دبی فاکر...
جالب هیچ کدام هم همدیگه را نمیشناسند .............
چه زیبا بود واقعیت ها را می پذیرفتیم..
چه هستیم.که هستیم. که بودنند . که هستند
ای یوسف خوش نام مـا خوش میروی بر بام مــــا
ای درشکـــسته جــام مـا ای بــردریـــــده دام ما
ای نــور مـا ای سور مـا ای دولت منصــور مـا
جوشی بنه در شور ما تا میشود انگور ما
ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما
ای یــار مـــا عیــار مـــا دام دل خمـــار مـــا
پا وامکــش از کار ما بستان گــــرو دستار مــا
در گل بمانده پای دل جان میدهم چه جای دل
وز آتـــــش ســودای دل ای وای دل ای وای مـــــا
جول اوستین شاید بشناسید
یه کشیش مسیحی و سخنران بزرگ انگیزشی
یه جا می گه خدا همه کارهاش از رو اصول و تو فقط وطیفه ات اینه در مقابل سختی و مشکلات بهش اعتماد کنی
یوسف که پیامبر و عزیز خدا بود
برای اینکه مردم مصر رو خدا پرست کنه
باید از پدرش دور میشد به چاه می ا۴تاد از برادراش نامردی میدید
به زندان می افتاد
و تحقیر میشد
اگر یکی از این اتفاقات نبود عزیز مصر نمیشد
یوسف نمی دانست چرا باید این همه سختی ببینه ولی یه چیز خوب بلد بود به خدا اعتماد داشت
و دقیقا در ایات اولیه سوره یوسف این بیان شده
والله غالب علی امره ....
و خداوند به کار خود مسلط است ولی بیشتر مردم این حقیقت را نمی دانند
این کیه این بای بسم الله الرحمن الرحیمه
این کیه معنی یا و سین و اصل و حا و میمه
این کیه نامش به جای نام سبحان العظیمه
این کیه در خلوت و جلوت محمد را امینه
این کیه راهش به راه حق صراط المستقیمه
این کیه مسند نشین همواره در عرش برینه
این علی عالی اعلی؛امیرالمومنینه
این کیه مرشد به میکاییل و جبرییل امینه
این کیه رهبر به عزراییل و اسرافیل و ویله
این کیه این کیه او مستعان و آدم او را مستعینه
این کیه هم شیث و هم ایوب و ادریس کبیره
این کیه بر یوسف و بر هود و بر یونس معینه
این کیه موسی و عیسی خضر و الیاس آفرینه
این علی عالی اعلی امیرالمومنینه...
چیزی به اسم تصادف شانسی بودن قبول ندارم
فقط خیلی چیزها پس پرده غیب هستش با گدر زمان مشخص میشه
مثلا میگه اگر یوسف به چاه نمی افتاد برده نمی شد و تهمت نمیخورد
و زندانی نمیشد
به لون هدف خلقتس که فرمانروایی دین خدا بر مصر بود نمیرسید
شاید تک تک اینا بدشانسی
بد بیاری
به نطر بیاد
ولی حلقه های زنجیره خوشبختی بوده
به تو سر بسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود این راز گهر بار جهان را
آنچه گفتند و سرودند...
تو آنی!
خود تو جان جهانی!
گر نهانی و عیانی!
تو همانی که همه عُمر به دنبال خودت نعره زنانی...
تو ندانی که خود آن نقطه ی عشقی...
همه اسرار نهانی...
هه