کوچه ی بن بست
فصل قحطیست خدا خواست که باران نشود
بهتر این است تب ِ حادثه درمان نشود
ما به یک کوچه ی بن بست شبیهیم و تنگ
هرگز این شهر مزین به خیابان نشود
فکر ِ لیلا شدن و قحطی ِ مجنون سخت است
قصه ای تازه بخوان فاصله چندان نشود
یوسف ِ چاه ندیدست فراوان و کثیر
نکته اینجاست یکی یوسف کنعان نشود