یافتن پست: #یوسف

سید مجتبی علمدار
سید مجتبی علمدار
***رهبرم سید علی***
خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد...

خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد...

از نقشه های بشر نباید دلهره داشت...

چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است...

یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند،

اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید...

و تمام درهای بسته برایش باز شد...

اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد،

به دنبال درهاي بسته برو

چون خدای "تو"و "یوسف" یکیست.......

سیده شهید حجّاری
سیده شهید حجّاری
هرکسی که شغل نداشته باشد و همه دربها بر وی بسته باشد باید روز پنجشنبه اول ماه قمری را روزه بگیرد در وقت افطار سه آیه از سوره یوسف (آیات 54 و 55 و 56 ) از وقال الملک ائتونی به …تا بمحسنین را بخواند و بعد از نماز عشا نیز دوباره بخواند و در رختخواب هم بخواند باید با وضو باشد و صد مرتبه لا اله الا الله بگوید و صد مرتبه الله اکبر بگوید و صد مرتبه سبحان الله بگوید و صد مرتبه استغفر الله بگوید و صد مرتبه صلوات بفرستد و بخواب رود

صبح روز جمعه که از خواب بر میخیزد نیت کند که به کسی ظلم نکندو بعد از نماز صبح آن سه ایه از سوره یوسف را بنویسد ودر موم زرد عسل بگذارد و از بالای درب ورودی حیاط یا منزل خود اویزان کنددر همان هفته مقصودش حاصل است هر پیشنهادی که میشود قبول کند تا به مراد برسد.

همچنین در روایات فرموده اند که استغفار بهترین و برترین دعا است و تا می توانید استغفار کنید. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «عجبت لمن یقنط ومعه الاستغفار» ؛ «من تعجب می کنم از کسی که ناامید می گردد و حال آن که می تواند آمرزش بخواهد.

در روایتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در سخن زیبایی می فرمایند: من

سیده شهید حجّاری
سیده شهید حجّاری
باسلام و عرض تسلیت شب شهادت امام مظلوم شیعیان و رئیس مذهب جعفری حضرت امام جعفرصادق علیه السلام

چند جمله در مظلومیت آن بزرگوار تقدیم میکنم
به سان کلافی در دست پیرزنی درصف خریداران یوسف نبی



امام صادق علیه منا سلام الله مظلوم بود و مظلومیتشون خاص بود

مظلومی که هم ازسوی دوستان ستم دید وهم ازسوی دشمنان


پاره ای ازاسنادو روایات آن امام مفترض الطاعه رامظلوم تراز امام حسین (علیه السلام) سید الشهداء معرفی می کنند و حتی اورا سید المظلومین می خوانند بیاد آوریم که هشام او وپدرش رابه شام احضار کرد وتاسه روز به آنها اجازه ورود نداد وبه آنها غذا نفروختند وآنها را سنگ زدند!!


ازمصیبت تیرسه شعبه جانسوزتر است که امامی مظلوم و شیخ لاغراندام وضعیف رانیمه شب ، بدون لباس وعمامه باپای پیاده به دنبال خود می کشاندند. اموالش را مصادره می کردند ،خانه اش را آتش می زدند ، به اواهانت می کردند...


دردوران امامت آن امام بزرگوار هم بگفته سید بن طاووس منصور 7بار امام را احضار واو را به قتل تهدید کرد. والی مدینه همواره مزاحم او بود، جلسه درس او راتعطیل می کردند،

سادات
سادات
...........**{عوامل نپذیرفتن امر و نهی}**............

ب ) عوامل بیرونی :

1-تبلیغات سوء :

...

تبلیغات سوء کار را به جایی می رساند که مردم، انبیا را مجنون و ساحر؛ یوسف علیه السلام را متهم؛ حضرت علی علیه السلام را

واجب القتل؛ امام حسین علیه السلام را شورشی؛ و خدمت به یزید را عبادت دانستند.

2-تعارضات تربیتی :

تعارض میان مدرسه و منزل در مسائل دینی و تربیتی باعث می شود تا فرزند دچار سردرگمی شود. در مدرسه با نماز آشنا

می شود اما در خانه والدینش نماز نمی خوانند.

born78
born78
است مثل آدم
عمر طولانی دارد مثل
کفار به دستش هلاک می شوند مثل
تولدش پنهان بود مثل
بشارت آمدنش را دادند مثل
فرشتگان به یاری‌اش می آیند مثل
در عزای حسین گریان است مثل
زیباترین خلق است مثل
حکومتش جهانی است مثل
صبر دارد همچون
در گهواره سخن گفت مثل
نام و سرشت او هم نام و کنیه‌ی است

ترنم
ترنم
السلام علیک یاحضرت بقیة الله (عج)

شعراز: شهروزافشارسوکهریزی(زنجانی)


سالهادرهوس آن مه سیمای تو هستیم

ما مشتریان رخ زیبای تو
هستیم

ازپرده برون آیی اگر،خودببینی

بایوسف مصری به تماشای تو
هستیم

صدپیروجوان داده شهیددر ره عشقت

مانسل به نسل عاشق وشیدای تو
هستیم

ای منتظرءواقعی ای یوسف زهرا

عمری منتظرء باگرو امای تو هستیم

سوزد دل ما ازغم توهمچوتنوری

چون سوخته دلان ازغم عظمای تو هستیم

جمعه نه فقط،یادتوهستیم همه ایام

پیوسته زرب ذکر تمنای تو هستیم

درزمره خوبان اگرجای نداریم

لیک مفتخریم تحت تولای تو هستیم

افشاری چنین باقلم خویش نویسد

ماخادم آن درگه والای تو هستیم

born78
born78
یوسف گم گشته هم آخر به کنعان بازگشت!
یوسف من، پیر گشتم، وقت برگشتن نشد..؟

اللهم عجل لولیک الفرج..

ترنم
ترنم
جمـعــه را سرمــه کشیدم كه مــگر برگـــردی
با همان سیصد و دلتنگ نفر برگــــــــــــــردی

زندگـــی نیست ممــات است ، تو را کم دارد
دیدنت ارزش آواره شدن هم دارد

خير از جمعه نديديم به والعصر قسم
بي تو ما طعنه شنيديم به والعصر قسم

از دل تنــگ مـــــن آیا خبــری هــم داری؟
آشنا ، پشت سرت مختصری هــــــــم داری؟

هیچ کس تاب و تب چشم تو را درک نکـرد
هیچ کـس اشک شب چشم تو را درک نکرد

منّتـــی بر سر ما هم بگذاری بـــد نیسـت
آه کم چشــــــم به راهم بگذاری ، بد نیست

نگرانم كه پس از مردن من برگردی
پاي تابوت ، سر بردن من برگردي

نکنــــد منتظــــــــر مردن مائـــی آقا؟
منتظرهات بمیرند میایــــــــی آقــــا؟

به نظر می‌رسد این فاصله ها کم شدنی‌سـت
غیر ممکن تر از این خواسته ها هم شدنی‌ست

دارد از جـــاده صدای جرســی می آیــد
مژده ای دل که مسیحــا نفسی می آید

چون قرار همـــه با حضرت آقا جمعه است
همه ي دلخوشی هفته ي ما با جمعـه است

منجــــی ما به خداوند قســـم آمدنی‌ست
یوسفم گـــــم شده ، ای اهل حرم آمدنیس.

الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــ

هادی
هادی
سعی کنید قدیمی هایه ساینا رو بکشید بیاریدشون :D تو سایت کسی نباشه نمیشه که :|

گل افشان گل محمدی
گل افشان گل محمدی
مردی به حضور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: ای رسول خدا سوره ای از قرآن بگو تا بخوانم.

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: سه سوره از سوره هایی را که با «الر» آغاز می شودیونس؛ هود، یوسف،ابراهیم، حجر را بخوان.

آن مرد گفت: من پیرم و مشکلاتی دارم نمی توانم آن را بخوانم. پیامبر فرمود: سه سوره از سوره هایی را که با «حم» آغاز می شود غافر، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف را بخوان.

آن مرد همان حرف سابق را تکرار کرد. پیامبر فرمودند: سه سوره از سوره های «مسبحات» را بخوان حدید، حشر، صف، اعلی، جمعه، تغابن؛

باز هم جمله پیرمرد تکرار شد و گفت: ای رسول خدا یک سوره جامع را بگو.

آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: سوره زلزال را قرائت کن.

آنگه رسول خدا سوره زلزال را برایش قرائت کرد. وقتی به پایان سوره رسید(فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره * و من یعمل مثقال ذره شرا یره) پیرمرد گفت: قسم به خدایی که تو را به حق مبعوث کرد همین برایم کافی است و بر آن نمی افزایم. وقتی پیرمرد آنجا را ترک می کرد: پیامبر فرمود: آن پیرمرد رستگار شد.(بحارالانوار، ج 89، ص 334.)

sayad
sayad
دئمه مجنونه دلی ، بلکه ده لیلا دلیدیر
عشق اولان یرده بوتون عاقل و دانا دلیدیر

سالدی یوسف کیمی اوز سوگیلی سن زنجیره
قویدی رسوا لیقی عالمده زلیخا ده لیدیر

عشق زنجیرینین افتاده سی بیر من ده گیلم
هوش سلسله ی عشقله دنیا ده لیدیر

{-35-} {-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}

born78
born78
خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد...
خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت...
خواستند محبتش از دل پدر خارج شود، محبتش بیشتر شد...
خواستند او را بفروشند که برده شود، پادشاه شد...
از نقشه های بشر نباید دلهره داشت...
چرا که اراده ی خداوند بالاتر
از هر اراده ای است...

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو