یافتن پست: #چشم

هادی
هادی
خيلی ببار ابر! كه دائم
از تربتم درخـت برويد
اين آرزوی اول من بود
از آرزو به بعد چه بودم؟!
كبريتِ نيم‌سوخـته‌ای كه
در حسرتِ درخت شدن بود

?
?

توی هَر گوشه ی این شَهر با تو مَن خاطره دارَم تو جُلو چشمَمی هَر جا که میخوام پامو بذارَم
خیلی دِلتنگتم از عالَم و آدَم گله دارم تو هَمین شَهری و یه دُنیا ازَت فاصِله دارم
مَن دِلم تنگه دِلم تنگه دِلم تنگه بَرا تو چجوری پاک بکنم از تو سَرم خاطره هاتو
مَن گِرفتارمو غَم دارمو میمیرم از این فکر نکنه هَر جا که رَفتیم یه نفر راه بره با تو🥺

خانوم میم
خانوم میم
دو ماه دیگه تولدمه
مثلا همه با هم جمع بشن کتاب آتش بدون دود رو برام بخرن :هعی

Fariba
Fariba

داشتم فکر می‌کردم...
چقدر آدمهای امن خوبند.
آدم هایی که رازدارند.
آن‌هایی که می‌توانی کنارشان خودت باشی و تمام روحت را عریان کنی.
از همه‌چیز بی‌واهمه حرف بزنی،
بدون هراسی از قضاوت شدن.
آدم‌هایی که نه با لبها که با چشمها و روحشان لبخند می‌زنند.
بدون این که زیاد بدانند، اعتماد می‌کنند و شاید خودشان هم هرگز ندانند
در کدام روز سختت به تو رسیده‌اند
و چطور خورشید شده‌اند وسط همه تاریکی های دلت.
چقدر خورشیدها خوبند،
چقدر بی‌منت و چقدر خوش‌بو
و چقدر بوسیدنی و چقدر خواستنی‌اند
مهربانی هایی که انگار نهرهای بهشتند روی آتش تنهایی. درد و دریغ که کمند. بسیار کم!!!



‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌



خانوم میم
خانوم میم
از این به بعد اقای مهاژر رو ایگنور می کنم

aliaga
aliaga
ما انسان ها گاهی دیر همدیگر را میدانیم!

وقتی یک نفر را از دست میدهیم
تازه یادش میکنیم!خوبی هایش از جلوی چشمانمان میگذرد...

مینشینیم خاطراتی که با او رقم خورده را مرور میکنیم؛ غصه میخوریم بغض میکنیم و با خود میگوییم کاش بودی، کاش به همین راحتی از دست نمیدادمت...

خلاصه کنم رفیق!

اگر خواستی به کسی بی مهری کنی
یک لحظه با خودت به نبودن اش فکر کن
به نبودن اش برای همیشه...



رها
رها


جلوه ای از محبت خداوند در وجود فندقم:اکلیلی
-حیاط رو شستم برداشته‌ این آبنباتا رو گذاشت تو مسیر مورچه ها که گشنه نمونن:اکلیلی

Saye
Saye
+چرا ایقد طولش دادی تا بیایی؟
-کار داشتم
کار من:

Aseman
Aseman

🖤🖤🖤

aliaga
aliaga
:هعی...

کامنت دوم...

yahya
yahya
رفتی و همچنان به خیال من اندری

گویی که در برابر چشمم مصوری

فکرم به منتهای جمالت نمی‌رسد

کز هر چه در خیال من آمد نکوتری

ما را شکایتی ز تو گر هست هم به توست

کز تو به دیگران نتوان برد داوری

گر چشم در سرت کنم از گریه باک نیست

زیرا که تو عزیزتر از چشم در سری

چندان که جهد بود دویدیم در طلب

کوشش چه سود چون نکند بخت یاوری

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
سلام خدمت همه کاربران سایت ساینا آقا ی نظر گیری راجب اینکه ما خصوصی رو پولی کنیم و هر کسی هم بخواد کاربر رسمی سایت بشه ماهانه ی پولی پرداخت کنه نظرتون رو کامنت کنید لطفا؟

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
هادی می دونم ناخوش احوالی ولی روی حرف های دیروز در مورد سایت فکر کن خب ....
من برم فعلا مراقب خودتون باشید خدا حافظ تون

خانوم اِچ
خانوم اِچ
هروقت حس کردید خیلی می‌فهمید یادتون بیاد که 5 سال پیش هم همین فکر رو می‌کردید!

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
هادی چطوری بهتر شدی دیروز فهمیدم مریض شدی ان شاءالله خدا شفاء بده

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو