کارخونه توو ایران تعطیل کردند ،پریسیماه

پارچه مشکی چادر،نمیدانم

نه همه یه مبلغ بودند ، ایشان بیشتر از همه بود
الان توو خاطرم نیس کی بودند

نمیدانم

پس گردنمان هس

چطور

من خودمو خعلی دوز دالم باهارو ک دیدم انگار خودمو تو اینه دیدم

اه اه دیبانا

بیا تعریف نیومده ک بش

دل چی هست

ما که نداشتیم ..نمیدونیم چیه چجوریه

نمیدانم

😁باشه

خب اصکی نرو مردک

اینا چیه تربیت کردی @Z110

خدت چیییی

😂😂😂😂😂

درجواب :fatme

خب اصکی نرو مردک

خیر اونجا نا امنه
مرز های بین شهری


قربون ایموجی نداره تو خودت تصویر سازی کن تو ذهنت 😁
اما یادت باشه قربانی، گوسفند نباشه

دقیقا میخواستم بگم قربانی گوسفند
حله رفع ابهام شد😂

: بمیر 😂

: خودت 😁

چه وحشتناک

من از وحشت چشم تو به وحشت افتادم. ساحل امن کجاست ؟

اشتباه خشم را نوشتم چشم

نمیدانم نمیدانم😶

عالی بود

وای خدا این ورژنت عالیه هم دانا هم بامزه از اون قبلیه که رو مخ بود خیلی دوست داشتنی تره

دمت گرم انرژی مثبت دادی بهم

خیلی خوب بود

درجواب :Nashenasghabli

سلام از نظر احقر تجربه های زندگی تا ۱۸سالگی صرفا ناشی از توهمات و فاقد هرگونه ارزش جدی می‌باشد و از آنجا که تا خرخره در منجلاب عن و گوه سیستم مدرسه و آموزگاران و همکلاسی های سمی فرو میرویم زیاد نمیشود آن تجربیات بد را مِن بعد در زندگی هک کرد لذا الزامیست که این تفکر را در ذهن بگنجانید که « هم اکنون »را که از سیستم تخماتیک مدرسه رهانیدید بیشتر حایز اهمیت قرار بدهید باتشکر «نمیدانم»