دنیــــــــــــرا ملکه عشق
جانم به لب رسید ز دست جفای دوست عمر عزیز شد به سر اندر وفای دوست گر دوست جان طلب کند از من فداش باد سر چون کشم من ای دل مسکین زرای دوست در قصد جان من اگر او را رضا بود خواهم به جان خویشتن اوّل رضای دوست من دوست خواهم از دو جهان و خیال او خود در جهان بگو چه بود ماورای دوست خواهم زبان خویش چو تیغ و سنان که تا گویم به صبح و شام چو بلبل ثنای دوست گر در بهشت و روضه مرا وعده ای دهند با دوست گر بود همه خواهم برای دوست گر بر دلست جای همه دلبران ولیک باشد میان مردمک دیده جای دوست سلطانی جهان اگرم نیست گو مباش خواهم به خاک کوی که باشم گدای دوست گرچه نکرد یاد من خسته از کرم خالی نشد زبان و دلم از دعای دوست گرچه جفا رو به من ای دل ز مدعی باید که نشنود به جهان ماجرای دوست
جانم❤
بعد مدت ها باهم حرف زدیم کنارم نشست
سکوت شکستم گفتم: ارزش تون بیشتر ازاین حرفهاس قدرت تو دست بگیرید
لبخندی ب لب زد سرش انداخت پایین وگفت: ارزش انسان در قدرت نیست
همیشه در زندگی ام سعی کردم ک از بین مردم عادی بیرون نرم
عصبی شدم گفتم: ارزش ب رایس بودن نیست
اما هستن بی ارزشی هایی ک رایس شدن
ک هیچ بویی از انسایت نبردن وظلم کردن
کسایی مثل شما نشستن بیرون ب این دلیل ک می خوان مابین
مردم باشن...درحالی ک این اشتباهه شاید باوجود ادمهای درست مسیر طوری دیگری پیش می رفت...
ببین چطور برامون بهشت ساختن
تو ب چی فکر می کنی من ب چی
قدرت دست کی دادی دست ی مشت بی مصرف
❌موقت❌
aliaga
تصور کن عزرائیل اومده و میگه میخام جون تو ویا عشقتو بگیرم....
کدومو ترجیح میدین بگیره؟؟؟
خداروشکر نه باشه میخرم نباشه نمیخرم راحت
مردا کم بیارن سیگار تهش گریه ولی زنا ک کم بیارن گریه و اگه دیدی دیگه گریه نکردن بدون سیگاری شدن
گریه نه.. باشه خرج میکنیم، نباشه عم چش میبندیم:/
شکر خدا ک اون شرایطی رو ک من منظورمه رو جز دو س نفر هیچکدومتون نچشیدین