نکتهها رفت و شکایت کس نکرد /جانبِ حُرمَت فرو نگذاشتیم
گفت خود دادی به ما دل حافظا/ ما مُحَصِّل بر کسی نَگماشتیم
"حافظ بارها و بارها خیلی قشنگ آیین عاشقی رو بیان میکنه و توی این غزل هم خیلی قشنگ از کرده های خودش برای معشوق میگه و توقعاتی ک یه عاشق از معشوق داره رو بیان میکنه.... ولی تهش در قالب معشوق ب خودش جواب میده که :تو خودت دل دادی و عاشق شدی و هر کاری کردی بخاطره عشقیه ک داری پس منتی نیست... و در واقع میگه مگه من ازت خواستم... " #حافظ_عاشق_معشوق
چرا..درسته مشکلات زندگی کمر شکنه..اما اگر دلتون کنار یکی خوش باشه هرجا که باشین باهاش خوشین..خوشبختی که آرزوست اما امیدوارم کنار کسی که دوستش دارین خوشبختشین
مست.عشق
روز مرگم هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مست و خراب از می و انگور کنید
مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید
مست مست از همه جا حال خرابش بدهید
بر مزارم مگذارید بیاید واعظ
پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقین به بالای سرم دف بزنید
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید
روز مرگم وسط سینه من چاک زنید
اندرون دل من یک قلم تاک زنید
روی قبرم بنویسید وفادار برفت
آن جگر سوخته ی خسته از این دار برفت
سلام صبحت بخیر و شادی
سلام روزتون بخیر