یافتن پست: #غریبه

پریا
پریا
نوشته بود:
آدم هایی که یک روز عاشق هم بودن؛
نمیتونن دوست معمولی بشن،
چون قلب همو شکستن!
نمیتونن دشمن همدیگه هم بشن،
چون قلب همدیگه رو لمس کردن!
و تا همیشه میشن " غریبه ترین آشنا "

حضرت@دوست
حضرت@دوست
وأنا أحبك بشدة.
مثل الفلفل الحار
التي حدتها تشعل النار في القلب والروح


korosh
korosh
صف نونوایی نمیره دوتا نون بگیره واسه ننش

بعد به دوس دخترش میگه :

(من دیوار امن توام)


شهرداری خرابت کنه به حق پنج تن😐{-18-}

مارال
مارال
وسیع‌ترین شکل تنهایی،
دور ماندن از کسی است که دوستش داری
حالا هی جهانت را با غریبه‌ها شلوغ کن!

❤
ببین اگه قراره باهم غریبه شیم
هیچ وقت آشنا نشو باهام
آخه من غریبه های زیادی دیدم که رفیق ترینم بودن

رها
رها
میشه بگید کیا اینجا به طلسم و اینجور چیزا اعتقاد دارن؟! دلیلشون چیه؟! تا حالا برای خودشون پیش اومده باشه ک بهشون مراجعه کنن و ب نتیجه ای برسن؟!

هادی
هادی


aliaga
aliaga
بچه ها حوصلم سررفته:خسته:هعی بیاین ی کاری کنیم

:خسته جرعت حقیقت!:دی موافقین؟:سوت



کسایی ک تگ میشن کامنت نزارن حلالشون نمیکنم

:خسته:هعی جرعت یا حقیقت ":خجالت


در خدمتم

:ماچ


بقیع هم اسماشونو نمیدونم دیع برا همون تگ نمیشن ولی پست و اگه دیدین حتما شرکت کنین:)^_^ :حلما

aliaga
aliaga
نمیدونم چرا امروز یجوری شدم ک فقط دلم میخاد برم پی وی یکی و درس حسابی فحشش بدم:کتک :جیغ

شامی
شامی
دقت کردین تو خیابون ،تا یه بچه تو ماشینی می بینیم براش دست تکون میدیم یا شکلک درمیاریم :D
عشقم که کوچیکتر بود شبا با ماشین میرفتیم خیابون گردی اونم سرش از پنجره ی ماشین بیرون و لذت میبرد تا اینکه یه بار گفت :
چرا آدما من و میبینن مسخره بازی درمیارن؟:-S=))=))
احساسات فقط خودش بقیه اداشو درمیارن=))

❤
من آشناییم که غریبه من را نمیشناسد. من غریبه ایم که آشنا من را نمیشناسد. من آنم که هرکس یادگاری از درد بر دلم گذاردو رفت. من آنم که هرچه زجرم دادند کینه شان را به دل نگرفتم، من آنم که از دل مینویسم اما انگار کسی دل ندارد که حرفم را بداند مگر نگفتند آنچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند؟. من گمشده ای در غربت یادها هستم. شاعر نیستم اما شعر میگویم، خواننده نیستم اما میخوانم، مومن نیستم اما خدا را عبادت میکنم، نویسنده نیستم اما مینویسم، من آنم که به هرکه محبت کردم از پشت به من خنجر زد، من آنم که سینه اش غمها برای گفتن دارد، من آنم که در این دنیا بی ادعاست، من آنم که به سادگی فراموش میشوم زودتر از یک پلک زدن، آنچنان که فراموشم کردند، دنیای من با این همه گفتار سپید تر از برف است چون اگر کسی را نداشته باشم خدا را دارم و اوست یاره واقعیه من. من آنم که کسی حتی نزدیکانم مرا با این نام نمیشناسند.من آنم که ناشناس بودن را دوست دارد. باز میخواهی بدانی کی هستم؟!

❤
تورو نفس می کشم
@tanafos

پریا
پریا
چقدر احمقیم که فکر میکنیم هم دیگر را میشناسیم..
گاهی در بیست و چند سالگی اتفاقاتی،
آدم را به اندازه ی 60 سال پخته میکند..
رنگ عوض کردن آدمها!
دل شکستن هایشان!
حرف های تلخ و نیش دارشان..
آدم را متحیر میکند!!!
بعد میگویی صد رحمت به همان غریبه ی ندیده و نشناخته!!
وقتی انتظارش را نداری و چنان خُرد میشوی
که تکه های شکسته ات دیگر به درد بند زدن هم نمیخورد!!
میفهمی،
شناختن آدمها کار بیست و چند سال هم نیست!
باید سفید کنی تمام موهایت را،
باید طعم شکسته شدن را بچشی،
باید خُرد شوی!
بعد خودت را لعنت کنی که چقدر احمقی!!
من هم؛
نشناختم،
نمیشناسم،
و امیدی هم ندارم..
این آدمها انقدر رنگ عوض میکنند
که گیجت میکنند..
حتی عزیزترینشان...

❤
آخرِ دوست داشتن همونه که افشین صالحی میگه:
«غریبه آشنا:
مراقبِ من باش!
از من فقط تو مانده‌ای.»

❤
اونجا که اشوان میگه: هرجا میرم تو خودمم غریب و مودی، کاشکی هنوزم واسم یه غریبه بودی .

صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو