❤
ستارهی من؟غریبهی آشنا؟حالیت هست که چقدر دلم برات تنگ شده؟
❤
همیشه که نباید از خوشی ها ی خود گفت ، بگذار یک بارم از تلخ ترین روز هایمان بگویم . آن روزهایی که کل شهر را با هم قدم می زدیم ، آن روزها که هیچ وقت تصور نمی کردم روزی غریبه ترین آشنایی باشیم که دراین شهر هستیم . اما کی می دانست که تو دیگر در کنار من نیستی و من تنها چگونه مبارزه کنم با هجوم زیادی از خاطره ، این انصاف نیست که خاطراتمان دونفره باشد و من تنها با آن ها مبارزه کنم . تو حتی روحت هم خبر ندارد از این دلتنگی تمام نشدنی من ، حال اگر برگردی می گویم عزیز تر از جانم تو تلخ ترین خاطره من هستی . مگر قهوه تلخ نیست ؟ اما خیلی ها معتادش هستند ، تو برایم همچون قهوه تلخی اما تلخی ات هم شیرین است . گوشه گوشه شهر را وجب می کنم و هر لحظه تورا میبینم . گاهی یک دوری خیلی از اتفاق های گنگ زندگیت را سرو سامان میدهد ، گاهی یک رفتن همه چیز را ثابت میکند ،گاهی رفتن هایی را نمیتوان باور کرد ، تو رفتی و حرف چندانی نمی ماند ، چه باید گفت با آن کس که میدانی نمی ماند؟؟؟
پس کی قرار است از دل برود هر آنکه از دیده برفت ؟ خیلی وقت است دیگر نمیبینمش ولی هنوز در قلب و خاطرم مانده است .
❤
شاید اندکی بعددر گذر جاده ها بی تفاوت از کنار هم بگذریم و بگوییم: آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود......
....
این که کسی عاشقت باشد به تو احساس قدرت می دهد
و
این که تو عاشق کسی باشی به تو احساس شجاعت می دهد
....
عاشق زندگیت باش
از همه چیز عکس بگیر
به دیگران بگو دوسشون داری..
با غریبه ها حرف بزن
کارایی که ازشون می ترسیدی رو انجام بده..
خیلی از ما می میریم و کسی یه کدوم از کارامون رو یادش نمیمونه
زندگیت رو بکن و اون رو تبدیل به بهترین داستان دنیا کن
حرومش نکن…
aliaga
ببخشید و چشم بپوشید، آیا دوست ندارید خداوند شما را ببخشد؟
و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است...
× سوره نور ۲۲ ×
خدا با اون همه بزرگيش، هزار بار اشتباه رو می بخشه ماها که بندهای بیش نیستیم...
EDRIS
ترسم از غریبه هاست وقتی آشنا بشن
حسرت و یه رد پاست آخرش برای من
رها
اگه یه روز توی یه خیابون خودتون رو ببینید چی بهش میگید؟!
اگه حالیش بود که …
ایبابا...
💙