یافتن پست: #سنگین

♡✓
♡✓
عاشقانه هایم را
گذاشته بودم برای آخرین
ماه سال ...
نمیدانستم اسفند عاشق تر است
و اینگونه با عجله
به سمت معشوقه اش
بهار گام بر میدارد ...

عاشقی در اسفند
مثل نماز آخر وقت است ...
دلت آرام میشود اما از ترس حرکت
عقربه ها گاهی حساب کار از دستت
در میرود و از یک جایی به بعد
میبینی زمان به پایان رسیده
و آخرین سلام تا ابد در
دلت می ماند ...

aliaga
aliaga
چقدر این متن از فروغ فرخزاد موده:

«هیچ چیز راحتم نمی‌کند. نه دریا، نه آفتاب، نه درخت‌ها، نه آدم‌ها، نه فیلم‌ها، نه لباس‌هایی که تازه خریده‌ام. نمی‌دانم چه کار کنم. بروم و سرم را به درخت‌ها بکوبم، داد بزنم، گریه کنم؛

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢‌

رستم، پهلوان نامدار ایرانی در یک باغ خوش آب و هوا توقف کرد تا هم خستگی نبرد سنگینش با افراسیاب را از تن به در کند . هم اسب با وفایش رخش ، نفسی تازه کند .
پس از خوردن نهار ، پلک هایش سنگین شد و کنار آتش خوابش برد . رخش هم بدون این که افسارش به جایی بسته باشد، تنها ماند!

افراسیاب با خودش فکر کرد که موفقیت رستم تنها به خاطر قدرت خودش نیست بلکه اسب او در این پیروزی خیلی نقش داشته

پس سربازانش را برای دزدیدن رخش فرستاد. آن ها که از قدرت رخش خبر داشتند برای به دام انداختنش یک طناب بسیار بلند و محکم آورده بودند ، وقتی رخش حسابی از رستم دور شد، طناب بلند رابه سمتش پرتاب کردند. رخش که بسیار باهوش و قوی بود با حرکتی جانانه خودش را نجات داد و فرار کرد.
رستم بیدار شد. جای خالی رخش را دید. زین او را در دست گرفت و از روی رد پاهایی که به جا مانده بود توانست او را پیدا کند.
بعد با صدای بلند به رخش گفت: « می دانی در حالی که زین تو را به دوش داشته ام چه قدر راه آمده ام؟ »
بعد برای دلداری خودش دوباره گفت: « عیبی ندارد. رسم زمانه این است.

یاس
یاس
تو که کلی رخت با دست تو حیاط نشستی
اخرین لباس که اویزیون کردی
یهو بند رخت پاره شه همه لباس ها بیفتن زمین
تا عشق و عاشقی یادت بره :گگگ
و دوباره لباس ها را از نو می شورد :هعی

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎥وقتی آلمانی ها عاشق جارو دستی ایرانی می شوند😉

یاس
یاس
دیجی کالا

aliaga
aliaga
هر موقع از زندگی ناامید شدی به این فکر کن که در آشپزخونه چیزی بنام قوری هست، که داخلش معجون جاودانگی‌ای بنام چایی هست، برو یه لیوان ازش بریز، بخور لذت ببر و با فراغ بال به ادامه زندگی‌ت بپرداز.

korosh
korosh
نباید فکر کنید داشتنِ محصولاتِ شرکت اَپِل به شعورتان می افزاید.{-5-}
🌲

مآه
مآه
_تو نمی‌تونی همین‌جوری ول کنی
بری و همه رو نگران کنی !

+ یه وقت‌هایی آدم باید فقط مسئولیت خوشحالی خودشو قبول کنه ، حتی اگه خودخواه به نظر بیاد . ‌.

دیالوگی‌از‌فیلم بوجک‌هورسمن

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت.
چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت، چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند.
او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود.
خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.

کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد.
وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد، به کمک او پرداخت.
سپس کم کم وضع عوض شد.
پسرش گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود بیاد.
باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.

پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند پس حتماً آنچه می گوید صحیح است.
بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد.
فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.

ماریا
ماریا
آقایون کارمند، خانومای کارمند
لطططططفا خواهشا، التماسا...
لباساتونو هر دوروز عوض کنید ، بوی گند عرقاتون تحمل این فضای سنگین رو ، سنگین تر نکنه برامون

هادی
هادی
آن قَدَر گرم است بازار مكافات عمل
گر به دقت بنگری هر روز، روزِ محشر است . . .

♡✓
♡✓
.
یادمه یه جا خونده بودم:
«دوست داشتنِ یه آدم، دوست داشتنِ داستانِ اون آدمه...»
سعی نکنیم آدمارو عوض کنیم..

♡✓
♡✓
زن
چنان عشق می‌ورزد
که انگار هیچ‌وقت
نخواهد رفت
اما روزی
چنان می‌رود
که انگار هیچ‌وقت
عاشق نبوده است.

aliaga
aliaga
نماز میخونید؟؟؟؟:فکر

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو