یافتن پست: #خیره

خانوم اِچ
خانوم اِچ
دلخوش ب خنده های منِ خیره سر نباش.. دیوانه هابِ لطفِ خدا غالباً خوشند!
😭😭😭😭😭
این بیو زهراعه
حقیقتا بد حقه💔😞


...
...


پست که نمیزارین ، حداقل ایده بدین واسه شام :هعی

نیم ساعته ،پیاز توو دستم مونده :خنده

یاس
یاس
یه همکار مدکر داریم دوتا پسر هم داره
کلا جنس مونث می بینه جوری مست می کنه که شراب غلط بکنه {-54-}
و طبق اخرین یافته ها مخدر سنتی هم میزنه {-143-}
فکر کنم برا مواقعی هس که نامحرمی در تیرس دید نیست که نئشه بشه {-149-}
و
اما

به جد پیگیر اخبار فلسطین و طهور{-150-}
کسی نیس بگه بدبخت امام زمان که بیاد اول گردن تو رو میزنه تا ابرو اسلام نره تو دیگه چرا{-126-}

خانوم اِچ
خانوم اِچ
بیاید نظر بدید 🫠
بنظرتون ارشد حقوق بدم یا فقه و حقوق؟

خانوم میم
خانوم میم
دیشب یه خواب خیلی بدی دیدم
ساعت دو و نیم از خواب پاشدم و یه عالمه گریه کردم
الان از سر درد دارم میمیرم :/

خانوم میم
خانوم میم
‏آخرین تماس زندگیته؛ به هر کسی اراده کنی میتونی زنگ‌بزنی باهاش حرف بزنی!
به کی زنگ‌ میزنی؟!


پریا
پریا
سلام دوستان گلم
اگه این مدتی که اینجا بودم حرفی زدم که باعث دلخوری یا ناراحتیتون شد.به بزرگواریه خودتون ببخشین
هر بدی ازم دیدین حلال کنین
@shami
@sara-a
@Jonz_00
@ESRAR1
@shahin
@aliaga
@Samanh
مواظب خودتون و خوبیاتون باشین
خدانگهدار

خانوم میم
خانوم میم
اینقده استرس دارم :هعی

شامی
شامی
پ کو کمپوتاتون {-184-}
نباید بیاین عیادت:آخی

یاس
یاس
اقا کسی بلدید تعبیر خواب کنه اورژانسی :-s

خانوم میم
خانوم میم
گشتم همه جا را پی چشمان پر از شوق تو اما
فرسنگ به فرسنگ نبودی که بدانی چه کشیدم...

محمّد
محمّد
درود بر حماس سگ‌کش

اِلِکترون‍..!
اِلِکترون‍..!
تو نمیدونم دارم چه غلطی با زندگیم میکنم ترین حالت ممکنم😑

یاس
یاس
میشه دعام کنید :هعی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
حکایت چشم ها او مرا از دیدن ستارگان در سیل خود بردگی می کند، هر بار که به او خیره می شوم، می خندد و برف را در دندان هایش می نشاند

جواري اتخذت مقعده كوعاء الورد في اطمئنانها وكتاب ضارع في يده يحصد الفضلة من إيمانها يثب الفنجان من لهفته في يدي ، شوقا إلى فنجانها آه من قبعة الشمس التي يلهث الصيف على خيطانها جولة الضوء على ركبته زلزلت روحي من أركانها هي من فنجانها شاربة وأنا أشرب من أجفانها قصة العينين .. تستعبدني من رأى الأنجم في طوفانها كلما حدقت فيها ضحكت وتعرى الثلج في أسنانها شاركيني قهوة الصبح .. ولتدفني نفسك في أشجانها إنني جارك يا سيدتي والربى تسأل عن جيرانها من أنا .. خلي السؤالات أن لوحة تبحث عن ألوانها موعدا .. سيدتي! وابتسمت وأشارت لي إلى عنوانها.. وتطلعت فلم ألمح سوى طبعة الحمرة في فنجانها.

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو