Tasnim
بین دو راهی سختی گیر کردم
یک هفته س هرچی بیشتر فکر میکنم کمتر به نتیجه نیرسم و حالم گرفته تر میشه
دعا کنید برام لطفا
امروز خیر پیش بیاد و تموم بشه این فکرها
خسته شدم
Tasnim
نماینده کلاس بیشعورمون گروههای درسی ترم پیش رو حذف کرد
هفته پیش توو گروه اصلی بهش گفتم کاش میذاشتید بمونه، جناب تکبر هیچی جواب نداد
دوشنبه سر کلاس گفتم ببخشید اجازه بدید یکی دیگه گروه تشکیل بده چون مطالب رو ما میخوایم شاید برای آزمون جامع
باز خودشو زد به کری و از استاد شماره گرفت و تندی گروه تشکیل داد
باز امروز پیام دادم که لطفا خودتون رو مدیون ما نکنید. من مطالب اون گروه رو لازم دارم و ...
شروع کرد شلوع بازی که شما با من بد حرف میزنی و به من بی احترامی شده و ...
دوست داشتم برم تا قم دست بندازم دور گردنش خفه ش کنم
یادم نمیاد آخرین باری که اینقد عصبانی شده بودم کی بود
خیلی بدم میاد طرف به جای قبول اشتباه و جبران مافات، کولی بازی و مظلومنمایی راه بندازه
مهاجر
اگه کسی بهتون گفت اینجوری به نفع جفتمونه
مثل سگ داره دروغ میگه
اونجوری فقط و فقط به نفع خودشه
خانوم میم
این هفته اینقدر فشار روانی و ایترس تحمل کردم که واقعا دیگه نا ندارم
Tasnim
دیشب خواب دیدم با همین حال بد جسمیم رفتم توو یه موکب توو راه کربلا دارم کار میکنم و چای و غذا میدم دست مردم.
هادی
آن قَدَر گرم است بازار مكافات عمل
گر به دقت بنگری هر روز، روزِ محشر است . . .
ثبت نام نکردی پ چی میگی؟
پرورشی ک ثبت نام کردم
با دمپایی میفتم دنبالتا
وعشی