یافتن پست: #جوانان

یاس
یاس
آقو یه چیز ترسناک بگم
شاهین نبینه :بروخونتون
من ذاتا اصلاا حواسم نیست چیزی میشه یهو میگه یاااااااعلیییی
یه شب فرداش امتحان داشتم
خوابم می اومد رفتم در یخچال باز کردم ابمیوه صنعتی ها رو که پسر داییم برا عیادت مامانم اورده بود ریختم دو لیوان
یکیش من یکی مامان
از انجایی که اجی کوچیکه خیلی شکموعه دست بر جفتش بخوره
مال مامان شکر خدا ریخت رو فرش =)) ولی مال خودم رو از دستبردش رهانیدم اقو خوردن ابمیوه همان
گرفتگی گردن و فک حس خفگی همان
منم کنار مامان دراز کشیده بودم مثلا درس میخوندم اومدم برگردم مامان صدا بزنم
دیدم نمیشه و نفسام سنگین و سنگین تر میشد خلاصه گفتم تمام شدم شهادتین بگم حداقل مسلمون از دنیا برم
چشتون روز بد نبینه :گگگ
اشهدان لا اله الاالله و اشهدان محمد رسول الله گفتم یهو مغزمم خوابید هرکار میکرد امیر المومنین یادم نمی اومد :گگگ
دیگه نفهمیدم چی شد تا اذان صبح ننه برا نماز بیدارم کرد شکر خدا زنده بودم چند ساعت بیهوش بودم نمی دونم :دی
کافر هم خودتونید :هعی
شب اول هم همینقد ترسناک
معلوم نی دهن یاری بده یا نه :هعی

محمّد
محمّد
میخواستم بگم مثل تموم عالم حال منم خرابه ولی خب نیست :|
نه اینکه غم و دردی نداشته باشم، اتفاقا الان از بدترین ایام زندگیمه و اتفاقات بدی داره رقم میخوره که اصلا نمیخوام در موردش صحبت کنم ولی دلیل نمیشه بخواد حالم خراب باشه
توقع ما گاهی از زندگی چیزی غیر از ماهیت زندگیه
ما تو این دنیا نیومدیم که بهمون خوش بگذره الزاما( حالا اگه بگذره که چه بهتر) ولی نباید سختی ها، غم ها و ... ما رو تحت تاثیر خودشون قرار بدن
ما باید مسلط بر زندگیمون باشیم ن برعکس

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
:درس

خصوصی میدین پاک میکنین

امتیازمم کم میکنین



حالی واسه آدم میمونه ، نه والا :خواب

رها
رها
من دوستدارِ رویِ خوش و مویِ دلکَشَم

مَدهوشِ چَشمِ مست و مِیِ صافِ بی‌غَشَم

گفتی ز سِرِّ عهدِ ازل یک سخن بگو

آنگَه بگویمت که دو پیمانه دَر کَشَم

من آدمِ بهشتیَم اما در این سفر

حالی اسیرِ عشقِ جوانان مَه وَشَم

در عاشقی گزیر نباشد ز ساز و سوز

اِسْتادِه‌ام چو شمع، مَتَرسان ز آتشم

شیراز معدنِ لبِ لَعل است و کانِ حُسن

من جوهریِّ مُفلِسَم، ایرا مُشَوَّشَم

از بس که چَشمِ مست در این شهر دیده‌ام

حقّا که مِی نمی‌خورم اکنون و سَرخوشم

شهریست پُر کِرشمهٔ حوران ز شِش جهت

چیزیم نیست وَر نه خریدارِ هر شِشَم

بخت ار مدد دهد که کَشَم رَخت سویِ دوست

گیسویِ حور گَرد فشاند ز مَفْرَشَم

حافظ عروسِ طَبعِ مرا جلوه آرزوست

آیینه‌ای ندارم از آن آه می‌کشم

❤️حافظ❤️

بسم الله الحب
بسم الله الحب
َةٌ-لِلْمُؤْمِنِينَ

جهت تقویت قوّۀ باه و نعوظ و درمان زود إنزالی در شوهران:

1. صبح‌ها و عصرها یک لیوان آبِ جَزَر = هویج زرد = هویج رسمی = زردک (در روایات شیعه آمده: یُقیمُ الذَّکَر).
ـ اگر 40 صبح ناشتا، هر روز یک لیوان آب زردک را به همراه یک قاشق غذاخوری مغز خام تخمۀ آفتابگردان بخورد، باعث تقویت قوّۀ باه و ازدیاد نور چشم می‌شود و شمارۀ عینک او یک شماره کم می‌شود.
2. در اوّل و آخر غذا، مخلوط پودر آویشن و پودر نمک سنگ بخورید (در روایات شیعه آمده: یُصَلِّبانِ الذَّکَر).
3. در 24 ساعت یک مُشت نخود و کشمش بدون هسته بخورید و دو بار در روز با آبِ کرفس تازۀ خام آلت را ماساژ دهید.
4. هنگام جماع، نوکِ آلت را روغن کُنجد با مقدار خیلی کمی پودر دارچین بمالید، یا روغن مَصطَکی (مستکی=صمغ درخت پستۀ جنگلی) بمالید.
5. گل سنجد بو کنید و عطر گل سنجد به خود بزنید (منع مصرف در جوانان و نوجوانان مجرّد).
.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

روزی ملانصرالدین خرش را گم کرده بود ملا راه می رفت و شکر می کرد. دوستش پرسید حالا خرت را گم کرده ای دیگر چرا خدا را شکر می کنی؟
ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم!

aliaga
aliaga
باستانی ایرانیان

aliaga
aliaga
🔸در ماه رمضان چند جوان، پیر مردی را دیدند که دور از چشم مردم، غذا میخورد.
به او گفتند: ای پیرمرد مگر روزه نیستی؟
پیرمرد گفت: چرا روزه‌ام، فقط آب و غذا میخورم.
جوانان خندیدند و گفتند: واقعا؟

🔹پیرمرد گفت:
بله، دروغ نمیگویم، به کسی بد نگاه نمیکنم، کسی را مسخره نمیکنم، با کسی با دشنام سخن نمیگویم، کسی را آزرده نمیکنم، چشم به مال کسی ندارم و...
ولی چون بیماری خاصی دارم متأسفانه نمیتوانم معده را هم روزه دارش کنم.

🔸بعد پیرمرد به جوانان گفت: آیا شما هم روزه هستید؟
یکی از جوانان در حالی که سرش را از خجالت پایین انداخته بود، به آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمیخوریم !!!

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

در ماه رمضان چند جوان، پیرمردی را دیدند کـه دور از چشم مردم غذا می‌خورد.
بـه او گفتند: اي پیرمرد مگر روزه نیستی؟

پیرمرد گفت: چرا روزه ام، فقط آب و غذا می‌خورم.
جوانان خندیدند و گفتند:واقعا؟

پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمیگویم، بـه کسی بد نگاه نمیکنم، کسی را مسخره نمیکنم

با کسی با دشنام سخن نمی‌گویم، کسی را آزرده نمیکنم چشم بـه مال کسی ندارم و…

ولی چون بیماری خاصی دارم متاسفانه نمی‌توانم معده را هم روزه دارش کنم.

بعد پیرمرد بـه جوانان گفت: آیا شـما هم روزه هستید؟

یکی از جوانان در حالی‌که سرش را از خجالت پایین انداخته بود بـه آرامی گفت: خیر ما
فقط غذا نمی‌خوریم!!

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🌹 ماه رمضان امسال متفاوت باش...

تربیتکده آیین فطرت توحیدی برگزار می کند:

🤲 دورۀ آموزشی (سطح یک)؛ چلّۀ عاشقانه با خدا

🎙مدرس دوره:
حجةالاسلام

✅ کاملا رایگان
✅ مناسب برای نوجوانان، جوانان و سنین بالاتر

🎥 برای دیدن کلیپ معرفی دوره کلیک کنید.


🎁 شاید با عیدی دادن این دوره به دوستات، زندگی شون رو متحول کنی...

🔸 اطلاعات بیشتر و ثبت نام:
🌐 [لینک]

🔸 قبل از ثبت نام حتماً در کانال تربیتکده عضو شو:🔻



صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو