یافتن پست: #تردید

هادی
هادی
وإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ
بی تردید قرآن کتابی است شکست ناپذیر. که هیچ باطلی از پیش رو و پشت سرش به سویش نمی آید.
سوره فصّلت، آیه ۴۱ و ۴۲

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

سگی از کنار شیری رد می شد چون او را خفته دید، طنابی آورد و شیر را محکم به درختی بست. شیر بیدار که شد سعی کرد طناب را باز کند اما نتوانست.

در همان هنگام خری در حال گذر بود، شیر به خر گفت: اگر مرا از این بند برهانی نیمی از جنگل را به تو می دهم. خر ابتدا تردید کرد و بعد طناب را از دور دستان شیر باز کرد.

شیر چون رها شد، خود را از خاک و غبار خوب تکاند، به خر گفت: من به تو نیمی از جنگل را نمیدهم. خر با تعجب گفت: ولی تو قول دادی.

شیر گفت: من به تو تمام جنگل را می دهم زیرا در جنگلی که شیران را سگان به بند کشند و خران برهانند، دیگر ارزش زندگی کردن ندارد.

✍کلیله و دمنه

aliaga
aliaga
روباه پرسید : دوسم داشتی ؟

شارده کوچولو گفت : شاید

روباه پرسید : دلت چی ، برام تنگ میشه ؟

شازده کوچولو گفت : شاید

روباه پرسید : دوباره میبینمت ؟

شازده کوچولو گفت : شاید

روباه گفت : جواب سوالو با آره نه بده ، تردید ادمو داغون میکنه...!

aliaga
aliaga
بزرگترین ضعفِ انسان ها
تردیدِ آنها است در این که به دیگران هنگامی که هنوز زنده هستند بگویند چقدر دوستشان دارند…

یاس
یاس
تجربه نشون داده رو پسرای موتورسوار کاملا میشه حساب کرد :دی


رها
رها
چو عاشق می‌شدم گفتم که بُردم گوهرِ مقصود


ندانستم که این دریا چه موجِ خون‌فشان دارد

❤️

༊
از ازدحام شهر باید دوباره برگردم به خونه
کی غیر تنهایی قراره چشم انتظار من بمونه
پشت درم پشت دری که هیچکس برام بازش نکرده
دسته کلیدم حتی یک شب احساس آرامش نکرده

از پله ها بالا که میرم سایم کنارم سر به زیره
جز جا لباسی کی قراره دستای شالمو بگیره
چراغا خاموشن که جای خالیش دخلمو نیاره
من خونه رو تاریک میخوام این زندگی دیدن نداره

حال بد تنهاییامو از چایی لیپتون بپرسید
حال منو دریا به دریا از قوطیای تن بپرسید
از کوه ظرفای نشسته از لحظه های بغض تردید
از بچه هایی که ندارم حال منو از اون بپرسید

راه فراری نیست از این دنیای دلگیر مزخرف
تنهایی غرقم کرده توی زندگی یک بار مصرف
وقتی که بیداری عذابه وابستگی به خواب خوبه
من خیلی وقته رابطم با سرمای تختخواب خوبه
اگه شنیدی گریه هامو گذشته اومده سراغم
از خاطره شلاق خوردم زیر شکنجم تو اتاقم

حال بد تنهاییامو از چایی لیپتون بپرسید
حال منو دریا به دریا از قوطیای تن بپرسید
از کوه ظرفای نشسته از لحظه های بغض و تردید
از بچه هایی که ندارم حال منو از اون بپرسید

aliaga
aliaga
برای رفتن چمدان می بندند،
برای ماندن دل.
من کدام را ببندم؟
که نه خیال رفتن دارم،
و نه توان ماندن...

fatme
fatme
حمد و ستایش برای خداوندی است که اندوه را از ما برطرف ساخت

هلیا
هلیا
خداوندا
بخششت را به رغم تردیدمان
برای آرامش در گذر این روزگار ظلمانی
خواهانیم
حلول ماه مبارک رمضان مبارک

حضرت@دوست
حضرت@دوست
شما ..... آری شما ...... با توام.؟ شما میوه کدام درختی هستید .....
با توجه به روز تولدتون ...........{-7-}


صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو