یافتن پست: نفس

.
.
سریال نجلا رو کسی دیده؟{-75-}

خانوم میم
خانوم میم
داشتم توی یادداشت هام می گشتم
متنایی که سالای قبل نوشته بودم و دیدم {-57-}
خواستم بذارم شمام ببینید {-57-}
.....................{-35-}

دنیای ما به راستی سراسر حواشی است....
شعر هوشنگ ابتهاج را که می خوانی بحث ان است که این اه که از جان می اید از دریچه بر خاسته یا در به فغان آمده است...
انگار نه انگار مدت هاست کسی ما را به انتظار چشم به راه نهاده و جان از این نیامدن ها ناله سر داده است...
این وسط دعوا سر ان است که اول چه چیزی به فریاد امده...
چه اهمیت دارد؟!
صدای این فراق را که می شنود؟!
به گوش که می رسد؟!
هیچ
اینجا کسی نفس های دلتنگی ات را نمی شنود
اینجا کسی ناقوس فراقت را حس نمی کند
اینجا کسی گوش استماع ندارد
لمن تقول؟!
بگذارید که غمی در اعماق قلبمان بگزد....
آه بر می خیزد چه از چشم های منتظر در
چه از دریچه ی حسرت قلب
آه بر می خیزد.

?
?
گاهی تو زندگی به یه جاهایی میرسی که باید خودت رو تموم شده بدونی!
که نه فرصت شروع دوباره و درست کردن خطاهای گذشته رو داری و نه گزینه ای جلوت میبینی جهت جبران.
اینکه میگن ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازست به نظر من فقط یه شعار کلیشه‌ای جهت دور زدن اشتباهاتی هست که مقصرش خودت بودی. وگرنه این آب مدت هاست به گندآبی کشیده شده که هیچ جنبنده‌ای توان نفس کشیدن توش رو نداره چه برسه به ماهی!

زندگی از یک جاهایی به بعد میشه مثل یک موزیکی که خیلی دوستش داشتی و مدام توی گوشت پلی میشده. ولی این تکرارها باعث عادی شدن این ملودی شده. تا جایی که اگر موزیک پخش هم نشه تو حس میکنی هنوز داره توی گوشت اجرا میشه و حتی باهاش زمزمه هم میکنی!
همه چیز همینطوری خیلی زود عادی میشه. تغییر فصل‌ها، صدای گنجشک‌های اول صبح، رگبارهای ناگهانی بهاری و ریزش برگ‌های پاییزی هم نمی‌توانند این بی تفاوتی رو تحت تاثیر خودشون قرار بدن.
خلاصه ما خیلی هامون زود دچار نوعی بی تفاوتی در زندگیمون میشیم و در واقع خواهیم شد. این بی تفاوتی میتونه نسبت به افراد نزدیک در خانواده یا حتی نسبت به جامعه باشه. میدونید؛ مهم اینکه تو بفهمی از کجا ضرب

حضرت@دوست
حضرت@دوست


صدقني، أنا أصعب مما تظن
أبقيك في ذهني.
لماذا؟
لأنني تركت قلبي لك.
أنت صورة غامضة لنفسك في ذهني الملحد

اِلِکترون‍..!
اِلِکترون‍..!
سلام
راجب گوشت اضافه بعد عمل بینی اطلاعاتی دارید؟🥲

هلیا
هلیا
در خوشی های زندگی

شریکیم به وقت هوشیاری
و

در مستی هریک به راه خویش میرویم

💔♥💚💜

aliaga
aliaga
اي عزيز دل ها!!!

کنعان دل، بدون تو شادي پذير نيست
يوسف! ظهور کن که پريشان شدن بس است

گريه ... فراق ... گريه ... فراق ... اين چه رسمي است؟!
ديگر بس است اين همه گريان شدن بس است

تا کي گناه پشت گناه ايّها العزيز؟!

تا کي اسير لذّت عصيان شدن؟! بس است


خسته شدم از اين همه بازي روزگار
مغلوب نفس خاطي و شيطان شدن بس است

سرگرم زندگي شدنم را نگاه کن
بر سفره هاي غير تو مهمان شدن بس است



اللهم عجل لوليک الفرج:گل

سید ایلیا
سید ایلیا
‏لنفسك عليك حق
‏وأهمها أن تهجر كل من لا يعرف قيمتها.

«خودت هم نسبت به خود حقی داری
و مهم‌ترینش این است که هر کسی که قدر تو را نمی‌داند، ترك كنی.»

خانوم میم
خانوم میم
{-35-}

چرا خداوند خواست که شب بشود و شب شد؟ و خواست که قلب مخلوقات او در این لُجه ی سیاه خون خوار بیفتد و افتاد؟
و چرا خداوند اراده فرمود که «درد» باشد و صدها گونه درد به اوج باشیدن خویش رسیدند؟ و چرا خالق زمین و آسمان ، کینه را آفرید و ستم را ، و اذهان آلوده به خلاف را ، و نفس خلاف را ، و گرایش به سقوط را ، و نفس سقوط را...؟

Saye
Saye


محسن
محسن
✨💗در ایـن صـبح
✨💗دل انگیز و زیبـا
✨💗از خـدای مهربان
‌ ✨💗یک
✨💗یک شـادی بـی دلیل
✨💗یک نفس عـطر خــدا
✨💗یک بغل یـاد دوست
✨💗یک دنیا آرزوی خوب
✨💗و آرامش را خواستار
✨💗روزتون‌لبریز از عشق

fatme
fatme

🙂

?
?
حرفهایی که می زنیم دست دارند، دستهای بلندی که گاهی گلویی را می فشارند و نفس فرد را می گیرند، حرفهایی که می زنیم پا دارند، پاهای بزرگی که گاهی جایشان را روی دلی می گذارند و برای همیشه می مانند، حرفهایی که می زنیم چشم دارند، چشم های سیاهی که گاهی به چشم های دیگران نگاه می کنند و آنها را در شرمی بی کران فرو می برند!

سخت‌ترین روزهای زندگی همان روزهایی است که انسان خسته می‌شود. نه خستگی که برای کار زیاد یا مشغله‌های روزمره دچارش می‌شوی. نه. این خستگی با هیچ استراحتی رفع نمی‌شود. یک چیزی فراتر از جسم است و ذهن و روح انسان را درگیر می‌کند. گاهی با یک اتفاق کوچک خودش را نشان می‌دهد و گاهی با یک تصمیم اشتباه. گاهی هم حرفِ مردم آن را برایمان به ارمغان می‌آورد. خوب فکر کن، حتما تا حالا تجربه‌اش کرده ای! یا خودت کسی را خسته کردی یا کسی تو را خسته کرده است. حرفِ همان آدم‌هایی که چیزی از تو نمی‌دانند، اما نصیحت ها، کنایه ها، قضاوت‌ها و سوالهایشان تمامی ندارد.

شاید آن‌ها خبر ندارند که انسانِ خسته گوشه گیر و فراری می‌شود، از دورهمی و جمع‌های دوستانه و به به آهنگ‌های غمگین و تنهایی رو می‌آورد

aliaga
aliaga
گوشه نــدارد که یـکـــ گوشه اش بنشینمـــ
و نفسی تــازه کنمـــ ...

گــرد گــرد استـــ

این زمین

ایــنــ روزگــــار
.

یاس
یاس
{-137-}
‏آدمیزاد هرچی بیشتر گره می‌خوره با این روزگار، بیشتر میفهمه که داشتن یه آدم امن مثل آب و غذا مهمه. تو این وانفسا، بالاخره باید به یه جا تکیه کرد. که بشنوه و همدل و رازدار باشه و قضاوتت نکنه. که چال کنه حرفات رو همونجا که شنیده و حتی با خودشم تکرارش نکنه.

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو