maryam
به روزگار گفتند:
چرا رویِ چرخ و فلکِ تو
بعضیا بالان و بعضیا پایینند؟
لبخند زد و گفت :
نگران نباش می چرخد!!!!
دور گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت
دائما یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نه ای از سِرِ غیب
باشد اندر پرده بازی هایِ پنهان غم مخور
مهاجر
درس اول صبح مهاجر:
هیچ موقع دمنوش برگ سنا نخورید .
از صبح پدرم در اومده 😭😭
یاس
وی از طهر بین دو کتف و دست چپش درد می کند و هر لحظه بیشتر می شود
احتیاطا
رحم الله من یقرا فاتحه مع الصلوات🚶♀️
مهاجر
من اگه زمان قدیم بودم میشدم ابوهریره که داد زد گفت از پیامبر خدا شنیدم که گفت هرکه از پیاز های مدینه بخرد بخوره عذاب قبر از اون برداشته میشود
منم میگفتم از پیامبر خدا شنیدم هرکه شماره اش را به من بدهد بهشت بر اون واجب میشود😂😂😂
Saye
نشسته بودم گالریمو نگاه میکردم.
عکسا و خاطراتی ک توش میخندیدم بعضیش باعث شد لبخند بزنم.. بعضیشم باعث شد بغضم بگیره...
عکساییم ک توشون غم داشتم و ناراحت بودم رو پاک کردم.. غمشم پاک شد...
ولی وقتی رسیدم ب یه خاطراتی ک توش ترس و غم باهم بود، تنم لرزید... یه حسی داشت ک ن میخواستمنگهشون دارم ن توانپاک کردنشون رو داشتم...
اصلا به ترس فکر نکرده بودم... حس واقعا عجیب و آزاردهنده ای داره.. غم پشتش پاک نمیشه... همیشه تازگی داره.. همیشه درد داره...
aliaga
این روزهای آخر سال، دلـــمـ میگیرد
برای کسے کہ از همہ ے ما مشتاق تر بود براے آمدڹ
ولی باز همـ ، عمر سال به اتمام رسید و عمــر غیبت او تمام نشد...
و ما دفتر سال را بی حضــــــــــور او میبندیــــــــــمـ ...
چه غمانگیز است این روزهای آخر سال بی حضــــــــــور او ...
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
مهاجر
دِلْ به دِلَْبر دادم و دلدار، دلْ را دلْ ندید
دلْ به دلبر دلْ سپرد، دلْدار پا از دلْ کشید
دلْ به دنبال دِلَشْ، دلْدلْکنان دلْخونِ دل
دلْ ز دلبر خواستم، دلبر دلْ از این دلْ برید
دلْ شکست و تیره روزی شد، نصیب دلْ، دِلا
دلْ در آتش سوخت، دلبر بیمهابا شد، پرید
حالْ، دِلْ ماند و غم دِلْدار و اینْ دِلْداده، آهْ
داده دِلْ، این دِلْ، دِلِ دلْدار، مُفتْ این دِلْ خرید
دل شکست، دلبر بریدْ و دِلْ ز دلبر سوخت، دلْ
دِلْ بماند و یاد دِلدار و دلِ بیدلْ، شهید