یافتن پست: #پنهان

ترنم بانو♥️
ترنم بانو♥️
از بوسه پنهانی دیشب پرسید
با بوسه دیگری جوابش دادم..💔🖤

حضرت@دوست
حضرت@دوست
مجالِ من همین باشد که پنهان عشقِ او ورزم

کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ور تو گویی غافلست از جبر او

ماه حق پنهان کند در ابر رو

Hana
Hana
همیشه تو هر رشته ای ی سری لایه های پنهان هست ک بعدا واردش شدی قشنگ دهنت و سرویس میکنه {-195-}

سارا
سارا
هیچگاه تنهایی هیچ کدام از آدم های شهر را باور نکن
هرکدام در درون دیگری پنهانند✌️

حضرت@دوست
حضرت@دوست
هر دو عالم یک فروغِ رویِ اوست

گفتمت پیدا و پنهان نیز هم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
از طفیل اوست کل کائنات
گفتمت پیدا و پنهان نیز هم


(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢 لحظه‌ای تامل

زغال های خاموش را درکنار زغال
های روشن میگذارند تا روشن شود.
چون همنشینی اثر دارد...
ماهم مثل همان زغال های خاموشیم ٬اگرکنار افرادی روشن بشینیم
که گرما وحرارت دارند٬
مابه طبع آنها نور وحرارت و گرما پیدا میکنیم.
پس همیشه آدمی را انتخاب کنید که به شما انرژی مثبت ببخشد.

"غرور"
هديه‌ى شيطان است
و
"دوست داشتن"
هديه‌ى خداست؛

و چه زشت و قبیح است وقتی:
هديه ى شيطان را به رخ هم ميكشيم
و هديه ى خداوند را از يكديگر پنهان ميكنيم...

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ماه از شرم رخت در پس ابری پنهان
مهر رخشان بود از گوهر شاهانه ی تو


حضرت@دوست
حضرت@دوست
در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی


(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
‍کراش زدن قدمتش بر میگرده
به قرن هشتم....
اونجا که حافظ میگه:


"مجال من همین باشد،
که پنهان عشق او ورزم...

کنار و بوس و آغوشش چه گویم...
چون نخواهد شد"

ترنم بانو♥️
ترنم بانو♥️
مستقل ترين زن جهان هم که باشى،
وقت هايى هست
که دلت پر ميزند براي کسي که برسد و بخواهد که آرام رانندگي کنى
و شام ات را نخورده روي ميز نگذاري و بروي..

مستقل ترين زن دنيا هم،
دست خطي مي خواهد که بنويسد برايش:
"زود برگرد
طاقت دوري ات را ندارم."

زن ها
همه چیزشان را پنهان میکنند:
تنهایی را
دلتنگی را
گریه ها را
دوست داشتن را..

زن ها
هنگام شکستن صدایشان در نمی آید!
درد که دارند به خود نمیپیچند؛
نهایتا تسکین درد یک زن،
گریه های یواشکیست
و اينان همان زنان مرد صفت هستند كه نايابند!!

حضرت@دوست
حضرت@دوست
تا سر زلف پریشان تو


دل برفت از خود چو بر ما آمدی
چون شنیدی نالۀ پنهان دل


خانوم اِچ
خانوم اِچ
دختر علامه طباطبایی می‌گوید: «در اتاقی که کرایه کرده بودیم، در طرفی، پدرم برای طلاب تدریس می‌کرد و ما در پشت پرده زندگی می‌کردیم؛ ولی با تمام این مشکلات، زندگی بسیار شادی داشتیم. مادرم مشکلات را از پدرم پنهان می‌کرد و معتقد بود حتی یک ساعت اشتغال ذهن پدرم به مسائل زندگی، برای مادر گناه محسوب خواهد شد. تمامی مشکلات زندگی را از پدر پنهان می‌کردند تا ایشان با خیال آسوده به تحصیل و تدریس بپردازند.»

🔹البته در سوی دیگر، عشق و علاقه علامه به همسرش در زندگی و خصوصاً در ماجرای بیماری ایشان و وقت گذاشتن عجیب ایشان برای بازگشت سلامتی همسرشان مثال‌زدنی است و این بازتاب همان تحمل عاشقانه همسر علامه، این زن باکرامت است.

✍🏽:سرکار خانم نجمه‌سادات طباطبایی

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو