aliaga
سلامت را نخواهند گفت پاسخ “!!
نه اينكه “سرها در گريبان “باشد ، نه !!
خطها خراب است !
شارژها ته كشيده !
نفسها تكراري مي آيند و ميروند !
سرها همه در گوشيها جا مانده و دلها را نميدانم كجا !
خلاصه كسي نمي بيند ، نمي شنود سلامت را !
بيهوده مي كوشي مترسك جان !
كلاغها هم كارو بارشان بي رونق است
كبوترها هم بالهايشان سنگين !
پستچي ها بيكارند …
سوار ماشين و هواپيما مي شوند نامه اي اگر باشد !!
رها
میشه بگید کیا اینجا به طلسم و اینجور چیزا اعتقاد دارن؟! دلیلشون چیه؟! تا حالا برای خودشون پیش اومده باشه ک بهشون مراجعه کنن و ب نتیجه ای برسن؟!
aliaga
هزارپایی بود وقتی می رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می شدند تا او را تحسین کنند؛ همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت.
یک لاک پشت حسود ...
او یک روز نامه ای به هزارپا نوشت :
ای هزارپای بی نظیر! من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم. و می خواهم بپرسم چگونه می رقصید. آیا اول پای ۲۲۸ را بلند می کنید و بعد پای شماره ۵۹ را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره ۴۹۹ آغاز می کنید؟ در انتظار پاسخ هستم. با احترام تمام، لاک پشت.
هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟
و بعد از آن کدام پا را؟ متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد.
☑️ سخنان بیهوده دیگران آرروی بدخواهی و حسادت؛ می تواند بر نیروی تخیل ماغلبه کرده و مانع پیشرفت و بلند پروازی ما شود.
جانم❤
ساقی موافق نیست با پیمانهی بعدی
سرمست باید رفت تا پیمانهی بعدی
دل کندم از چشمانش و از خود نپرسیدم
چشمش چه خواهد کرد با دیوانهی بعدی
عمریست میآیند و میسوزند اما باز
از پیله بیرون میزند پروانهی بعدی
بیهوده میگردی در این صحرا که هرگز نیست
گنجی در این ویرانه یا ویرانهی بعدی
من آخرین مجنون صحراگرد این شهرم
ای دوستان! بدرود تا افسانهی بعدی
باح باح
اه چقد پیام می ذارید
افرین
باتوهم قهرم اصن