یافتن پست: #نوری

یاس
یاس
۱{-83-}

به محبوبم...
چقدر در آینه ها دنبالت بودم.ببخش
هر بار در آینه فقط خودمو میدیدم و تویی که فقط یک نقش خیالی بودی.ببخش که اشتباه جستجو میکردم.
خودشکنی رو بلد نبودم و دست به دامان تکه های آیینه ای میشدم که شاید ذره ای از وجودت رو بهم نشون بده.ببخش که خودمو نمیشکستم.
هیچ نقش و هیچ صوری که در آینه بود حتی ذره ای به من آرامش نمیداد.ببخش که آرامشی که با تو دارم رو در نقوش مختلف جستجو میکردم.
وقتی فهمیدم آینه خودمم و خودمو شکستم.باز هم در فضایی که هیچ نوری نبود باز هم حرکت میکردم.ببخش که خیلی راه رفتم و از خستگی توان ادامه ندارم.
وقتی که نای حرکتی نموند گفتم انگار ما توی یک مداری هستیم که هرچه پیش میرم بیفایده ست.ببخش که نمیدونستم تو قرینه وار دنبالم میای.
دیگه نایی نیست اثری نیست توان راه رفتنی نیست.چشمانی که باهاش تاریکی رو ببینم نیست.پاهایی که باهاش راه برم نیست دست و بدنی که باهاش بخزم نیست.ببخش که زیادی تقلا کردم.
دیگه نمیدونم چطور بیشتر ازین خودمو نابود کنم که تو فقط باشی.ببخش دیگه مغزی نمونده که بهم راه حلی پیشنهاد بده.
ببخش که ظالم بودم و همیشه از دیدنت عاجز

یاس
یاس
همه جا پر شده دختر سردار با پسر فلان شخص حزب الله ازدواج کرده

خو




حضرت@دوست
حضرت@دوست

مثل است. در ابتدا ‌ای بسیار ،
اغلب داغ و پر ، که با این حال هنوز تنها است که سوسو می‌زند. همچنان که ادامه پیدا می‌کند، ‌های ما رشد می‌کنند و مثل می‌شود، سوزان و غیر قابل شدن.




دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست

مثل است. در ابتدا ‌ای بسیار ،
اغلب داغ و پر ، که با این حال هنوز تنها است که سوسو می‌زند. همچنان که ادامه پیدا می‌کند، ‌های ما رشد می‌کنند و مثل می‌شود، سوزان و غیر قابل شدن.


حضرت@دوست
حضرت@دوست
درخرابات مغان، نور خدا می بینم

این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم

هادی
هادی
Thinking is difficult, that's why most people judge.

فکر کردن سخته، به خاطر همینه بیشتر مردم قضاوت می‌کنن.



هادی
هادی
دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت
زندگی بعد تو بر هیچ کس آسان نگرفت

چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
شعله‌ای بود که لرزید ولی جان نگرفت

جز خودم هیچ کسی در غم تنهایی من
مثل فواره سر گریه به دامان نگرفت

دل به هر کس که رسیدیم سپردیم ولی
قصه‌ء عاشقی ما سر و سامان نگرفت

هر چه در تجربهء عشق سرم خورد به سنگ
هیچ کس راه بر این رود خروشان نگرفت

مثل نوری که به سوی ابدیت جاریست
قصه ای با تو شد آغاز که پایان نگرفت...



سید ایلیا
سید ایلیا
بهار و این همه دلتنگی

کسی فصل ها رو جابجا نکرده

گاهی دلم میگیرد

از خورشیدی که گرم نمیکند و نوری که تاریکی میدهد

حضرت@دوست
حضرت@دوست


چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی

خواهم که ترا در بر بنشانم و بنشینم
تا آتش جانم را بنشینی و بنشانی

ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی



wolf
wolf
از چشم هایت می شود

عمری عسل بر داشت

مضمون نابی از

ضر ب المثل بر داشت

شیرین سرودن مثل سعدی

کار سختی نیست

تا میشود از چشم زیبایت

غزل برداشت

سیامک نوری

سکوت شب
سکوت شب
آدمهامیپندارندکه زنده اند...
برای آنهاتنهانشانه حیات,
بخارگرم نفس هایشان است...!
کسی ازکسی نمیپرسد:
آهای فلانی...!
ازخانه دلت چه خبر,گرم است؟!
چراغش نوری داردهنوز...؟!

سکوت شب
سکوت شب
هنگامی که در موقعیتی هستی ،
که می توانی به کسی کمک کنی،
خوشحال باش؛
زیرا خداوند دعاهای او را از طریق تو اجابت می کند…
به یاد داشته باش هدف ما بر روی زمین،
گم شدن در تاریکی نیست؛
بلکه نوری برای دیگران بودن است،

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو