دل خاکیان
من اگرچه تیره خاکم دلکیست برگ و سازم
به نظارهٔ جمالی چو ستاره دیده بازم
بهوای زخمه تو همه نالهٔ خموشم
تو باین گمان که شاید ز نوا فتاده سازم
به ضمیرم آنچنان کن که ز شعلهٔ نوائی
دل خاکیان فروزم دل نوریان گدازم
تب و تاب فطرت ما ز نیازمندی ما
تو خدای بی نیازی نرسی بسوز و سازم
به کسی عیان نکردم ز کسی نهان نکردم
غزل آنچنان سرودم که برون فتاد رازم
عا
ینی حرمت تازه واردو نگه ندارین بعد انتظار داشته باشین اپن حرمتتون رو نگه داره
جالب شد😂
ایشون رعایت کنن رعایت میشن
مثه ظهر
گفتم ک
نحوه حرف زدنم بستگی ب نحوه رفتار طرف مقابلم دارع
مال شما شوخیه مال من بی حرمتی😂
چ باحال😂
هرکی هرجور دوس داره میتونه با من رفتار کنه
منتها بعدش دو الی سه برابر رفتارش رو پس میگیره
چ خوب
چ بد
فعلا بابای😂
ای واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
معذرت میخوایم اول کاری ماچت نکردیم
مارو عفو کنین یوسف پیامبر
از زیبایی شما و سخنوریتون بسیار فیض بردیم
دستامون داره خونریزی میکنه که بریدیمشون
ببخشید ک با دخترای سر کوچتون مواجه نشدی ک اول کاری تحویلت بگیرن
فک نکن ما بداخلاق و بی جنبه ایم
این جنبه و اخلاقو خرج هرکسی نمیکنیم
درضمن
چون فک کردیم اون دانی قبلی هستی اینجور برخورد کردیم
وگرنه کاری به کار تو یکی نداشتیم
دانیال ک فک نکنم باشی
چون گلارم تایید کرد
تو یا پارسایی یا اون ارمان
حالا هی بچرخ تا بچرخیم
با ابجی های منم حق بد رفتاری نداری
😂😂😂😂