g.h.o.l.a.m.a.l.i
گاهی ، خوشبختی یعنی : هوای توی گل فروشی؛ خاروندن رد کش جوراب، دیرمیرسی سرکار و رییس هنوز نیومده خنکی اون طرف بالش؛ اسم عطرتو بپرسن؛ لیسیدن انگشتهای پفکی؛ وقتی نوزادی انگشتتو محکم بگیره بوی تن نوزاد؛ وقتی خوابی یکی پتو بندازه روت؛مغز کاهو حرف زدن بچه باخودش وقتی داره تنهایی بازی میکنه اخر سفر بشینی همه عکس هایی رو که گرفتی نگاه کنی وقتی کسی بهت میگه صدای خندت رو دوست داره
انقد بخندی تا دلت درد بگیره؛
بچه ها بازیشونو نگه دارن تا از کوچه رد بشی زندگی رو ساده بگیرین..
خانوم اِچ
حس میکنم تازه دانشگاه داره بم خوشمیگذره 😁
Shahan
سقف و آشیانه دلم آتش گرفته
ستون هایم فرو ریخته
و دستانم لرزان شده
آهی سرد میکشم
و بی رمق؛
نمیدانم چرا..؟!
ولی مغزم دیگر سیگنال نمیدهد
چشمانم خروشان کرده
جگرم را مث پیرهنم پاره کرده
باران غم میبارد
بر دلم
عرقم هم سرد است و چسبناک
وحی آمده
حالم خوب نیست
دیگر دوست ندارم جمعه را ببینم
چرا شب با من نامهربانی میکند...؟!
صبح را پیشنوازی میکند
آخ از آه سرد بی پایان ....😭
هلیا
🌼🌺🌼🌺🌼🌺
افکاری که شبیه خون میچکد از
سر انگشتان مغز
🌼🌺🌺🌼
سارا
جعفر با آرنولد میرن گاو صندوق بزنن...
آرنولد چراغ قوه رو نگه میداره جعفر لگد میزنه باز نمیشه !!
جعفر چراغو میگیره آرنولد یه لگد میزنه صندوق باز میشه ! جعفر میگه :اینجوری چراغو میگیرن گوزو، فهمیدی ؟😂
🤣🤣🤣🤣😂
مارال و الی خونه شون نزدیک همه
منم مثال زدنی هستما یادت نره ازم تعریف کنی
بذار راحت باشه
تو دوتا مغز داری الان راحت مبتونم قل بخورم
دلوخ میگه بخند هم تو روم هم تو روحم
بیشتر ایشالا