یافتن پست: #مغز

?
?


قربون خط گوشه خنده هات {-41-}

سجـــاد
سجـــاد
کسی از فنی پورشه سر در میاره؟{-36-}

aliaga
aliaga
۷۰۰۰ سال پیش تو ایران جراحی مغز انجام دادن




.
.
.
.

علم ایران باستان چیشده ؟

کجا رفته عآیا؟

WeT
WeT
حس میکنم هر روز که میگذره بیشتر زشتُ بداخلاق میشم 😒😒😒

aliaga
aliaga
اگه می‌فهمیدیم هیچ شیوه‌ی زندگی‌ای نیست که بتونه ما رو در برابر غم ایمن کنه، همه چیز خیلی ساده‌تر می‌شد. فقط باید بفهمیم که غم هم در عمل، بخشی از ذاتِ شادیه. نمی‌شه شادی رو داشت و غم رو نداشت. البته هر دوی اینها برای خودشون حد و اندازه‌ای دارن، اما هیچ زندگی‌ای وجود نداره که توش بتونیم تا ابد غرق شادی محض باشیم. تصور اینکه چنین زندگی‌ای وجود داره، فقط باعث می‌شه توی زندگی فعلی‌مون بیشتر احساسِ غم کنیم...

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

پسر جوانی بیمار شد. اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی معده‌اش او را معذور داشت. حکیم به او عسل تجویز کرد.
جوان می‌ترسید باز از خوردن عسل دچار دل‌پیچه شود لذا نمی‌خورد. حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو هستم. جوان خورد و بدون هیچ دردی معده‌اش عسل را پذیرفت.
حکیم گفت: می‌دانی چرا عسل را  معده تو قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟
جوان گفت: نمی‌دانم.
حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان طبیعت است که قبل از هضم کردن تو، یک‌بار در معده زنبور هضم شده است.
پس بدان که عسل غذای معده توست و سخن غذای روح توست. و اگر می‌خواهی حرف تو را بپذیرند و پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن قبل سخن گفتن، سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در معده‌اش هضم می‌کند، تو نیز در مغزت سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان بیاور!

خانوم اِچ
خانوم اِچ
زن عموم گایید مارو😑
به تو چ ک من چرا ازدواج نمیکنم

سجـــاد
سجـــاد
دختری در کتابفروشی پدرش کار می‌کرد و معشوقه‌‌اش را دید که به‌سویش می‌آید!
در این حال پدرش که در نزدیکش ایستاده بود به معشوقه‌اش گفت:
آیا به‌خاطر گرفتنِ کتابی‌که نامش ” آیا پدر در خانه‌ هست” از يورگ دنيل نویسندۀ آلمانی، آمده‌ای؟
پسر گفت: خیر! من به‌خاطر گرفتنِ کتابی به اسم ” کجا باید ببینمت” از توماس مونیز نویسندۀ انگلیسی، آمده‌ام.
دختر در پاسخ گفت: آن کتاب را ندارم، اما می‌‌توانم کتابی‌ به نام ” زیرِ درختِان سيب” از نویسندۀ آمریکایی، پاتریس اولفر را پيشنهاد كنم.
پسر گفت: خوب است و اما؛ آیا می‌توانی فردا کتابِ “بعد از ۵ دقیقه تماس می‌گیرم” از نویسندۀ بلژیکی، را بیاوری؟
دختر در پاسخش گفت: بلی! با کمالِ میل، ضمنا توصيه می‌كنم کتاب “هرگز تنها نمی‌‌گذارمت” از نویسندۀ فرانسوی را نیز بخوانى. بعد از آن پدر گفت: این كتاب‌ها زیاد است، آیا همه‌اش را مطالعه خواهد کرد؟!
دختر گفت: بلی پدر، او جوانى باهوش و کوشا است.
پدر گفت: در اينصورت بهتر است کتابِ “من کودن نیستم” از نویسندۀ هلندى فرانک مرتینیز را هم بخواند.و تو هم بد نيست کتاب “براى عروسی با پسر عمويت آماده شو” از نویسندۀ روسی را بخوانی{-18-}

aliaga
aliaga
بچه ها یکی از استادای من در کونگ فو مرگ مغزی شده



و طبق وصیت خودش اعضای بدنش رو ب بیماران

نیازمند اهدا کردند استاد رضا بقائی رئس هیات


کونگ فوی ارومیه روحشون شاد لطفا برای شادی


روح این استاد عزیز صلواتی قرائت کنیم-گل-

aliaga
aliaga
موضوعی خیلی خطرناک واحتمال داردسبب مرگ کسان زیادی شود.
به خودت اجازه خواندن این متن را بده و خانواده ودوستانت را نصیحت کن.
حادثه اولی.
پسر بچه ای کوچک وفات کردوفهمیده شدک سبب مرگش ورود مورچه به مغزش است.
پسربچه خوابش برد وکنارش شیرینی بود مورچه امده واز راه گوشش واردسرش شده است. هنگامی ک بیدار شد احساس خارش دربعضی از قسمت های سرش میکرد.
مادرش ان را پیش دکتر برداما دکتر علش را نفهمیدودستور عکس سر را داد.هنگامی ک نتیجه را داد شگفت زده شد.
گروهی از مورچه را در جمجمه بچه دیدونتوانست اورا نجات دهدتا اینکه بچه وفات کرد به همین دلیل از گذاشتن هرگونه غذا نزدیک جای خوابت خودداری کنید.
حادثه دوم.
این حادثه در تایوان رخ داد.
مردی در بیمارستان بستری بود وپرستاراورا از گذاشتن غذا نزدیک تختش نهی میکرد.ولی او توجهی نمیکرد.
بداز ترخیصش از بیمارستان مدتی نگذشت تا اینکه خبر وفاتش را اوردند.
خانوادش میگفتندک مدام سر درد داشت بداز کالبدشکافی مورچه رادر مغزش پیداکردند.
مورچه ها قسمتی از مغزش را خورده بودند.
….پرهیز بهتر از پشیمانی است همیشه بخاطر داشته باشیم…
حقیقت تلخ حکیمانه دوستانه

یاس
یاس
خب خب بعد کلی گریز و تعقیب اقا شاهین @shahinمنت گداشتن رو صندلی پادشاهی نه ببخشن داغ جلوس فرمودن جوری بسوزنیدش تا سال دیگه جاش،بمونه :خخخ

مآه
مآه
و اگر چیزی را آرزو کنم همه ی آرزوی من تویی

مآه
مآه
اونجا که لیتو میگه: هیچ‌جوره نمیگیره مغزِ من آروم،
دلم تنگ شده واسه حرف زدنامون"!

گِلآرِه
گِلآرِه
تورو خدا غذا میخورید دهن تونو ببنید:گگگ
مگه واسه من داری میجویی ذلیل :گگگ

شامی
شامی
من ،
دیوانه نیستم......
فقط در خیالم با خیالت بی خیال عالمم... 🖤


صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو