یافتن پست: #مادر
خانوم اِچ
رک بگویم... از شما رنجیده‌ام!
از غریب و آشنا ترسیده‌ام.
بی‌خیال سردی آغوش‌ها...
من به آغوش خودم چسبیده‌ام.....
از غریب و آشنا ترسیده‌ام.
بی‌خیال سردی آغوش‌ها...
من به آغوش خودم چسبیده‌ام.....
·
.gif ":خودم"){kind=icon}
Tasnim
صبح که از خواب پاشدم بلافاصله کاردستی چرخه آب درست کردم، جدول ترکیب و شکل حروف ه رو کشیدم توو دفتر دختر، لباسهای مدرسه ش رو اتو زدم
و دارم فک میکنم اگه منشی مسئول دفتر پژوهشکده زنگ بزنه و سراغ کار رو بگیره با چه بهونه ای دوبارره بپیچونمش
چرا من توو کار مادری تند و فرزم توو کارهای خودن داغووون
و دارم فک میکنم اگه منشی مسئول دفتر پژوهشکده زنگ بزنه و سراغ کار رو بگیره با چه بهونه ای دوبارره بپیچونمش
چرا من توو کار مادری تند و فرزم توو کارهای خودن داغووون
aliaga
لحظه هایی هستند که هستیم
چه تنها چه در جمع،اما با خودمان نیستیم
انگار روحمان می رود، همانجا که می خواهد
بی صدا بی هیاهو
همان لحظه هایی که
راننده آژانس میگوید: رسیدین!
فروشنده می گوید: باقی پول را نمی خواهی؟
راننده تاکسی می گوید: صدای بوق را نمی شنوی؟!
و مادر صدا می کند: حواست کجاست؟!
ساعت هایی که
شنیدیم و نفهمیدیم، خواندیم و نفهمیدیم ،دیدیم و نفهمیدیم
و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد ، تاریک شد ،چای سرد شد
غذا یخ کرد ،در یخچال باز ماند
و در خانه را قفل نکردیم
و نفهمیدیم کی رسیدیم به خانه
و کی گریه هامان بند آمد
و کی عوض شدیم
کی دیگر نترسیدیم
از ته دل نخندیدیم
و دل نبستیم
و چطور یکباره آنقدر بزرگ شدیم
و موهای سرمان سفید شد
و از آرزوهایمان کی گذشتیم؟!
یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که با خودمان نیستیم... .
چه تنها چه در جمع،اما با خودمان نیستیم
انگار روحمان می رود، همانجا که می خواهد
بی صدا بی هیاهو
همان لحظه هایی که
راننده آژانس میگوید: رسیدین!
فروشنده می گوید: باقی پول را نمی خواهی؟
راننده تاکسی می گوید: صدای بوق را نمی شنوی؟!
و مادر صدا می کند: حواست کجاست؟!
ساعت هایی که
شنیدیم و نفهمیدیم، خواندیم و نفهمیدیم ،دیدیم و نفهمیدیم
و تلویزیون خودش خاموش شد
آهنگ بار دهم تکرار شد
هوا روشن شد ، تاریک شد ،چای سرد شد
غذا یخ کرد ،در یخچال باز ماند
و در خانه را قفل نکردیم
و نفهمیدیم کی رسیدیم به خانه
و کی گریه هامان بند آمد
و کی عوض شدیم
کی دیگر نترسیدیم
از ته دل نخندیدیم
و دل نبستیم
و چطور یکباره آنقدر بزرگ شدیم
و موهای سرمان سفید شد
و از آرزوهایمان کی گذشتیم؟!
یک لحظه سکوت برای لحظه هایی که با خودمان نیستیم... .
عاااااالی
.jpg ":مظلوم"){kind=icon}
_yumu.jpg)
جالب شد
aliaga
آقا سلام !
باز منم ، خاک پایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!
در این کلاس سرد ، حضور تو واجب است
این بارِ چندم است که استاد غایب است ؟
نرگس شکفته است، تو را داد می زند
آقا بیا که فاصله فریـاد می زند
این روزها نمی شود اندوهگین نبود
دلواپس نهایت تلخ زمین نبود .
تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدید
هذیان مادرم شده " آقا خوش آمدید "
آقا دلم عجیب تو را درد می کشد
دستم مدام واژه " برگـرد " می کشد
امضاء: دو چشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان .
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم عجل لوليك الفرج
باز منم ، خاک پایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان!
در این کلاس سرد ، حضور تو واجب است
این بارِ چندم است که استاد غایب است ؟
نرگس شکفته است، تو را داد می زند
آقا بیا که فاصله فریـاد می زند
این روزها نمی شود اندوهگین نبود
دلواپس نهایت تلخ زمین نبود .
تب کرده مادرم ز غمت مدتی مدید
هذیان مادرم شده " آقا خوش آمدید "
آقا دلم عجیب تو را درد می کشد
دستم مدام واژه " برگـرد " می کشد
امضاء: دو چشم خیس و دلی در هوایتان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتان .
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم عجل لوليك الفرج
تف تو اعتیاد
.gif ":اکلیلی"){kind=icon}
مسخرس
هادی
مبلغ مورد نیاز برای بیماری مادر نیازمند جمع شد ممنون از اعتمادتون
از همگی قبول باشه
ان شاالله برای روز مادر دوباره جمع آوری کمک خواهیم داشت. از الآن میگم که صدقه هاتونو جمع کنید بعدا نگین نگفته بودی
از همگی قبول باشه
ان شاالله برای روز مادر دوباره جمع آوری کمک خواهیم داشت. از الآن میگم که صدقه هاتونو جمع کنید بعدا نگین نگفته بودی
.png ":بغز"){kind=icon}
ها والا
منم مثل الی ام نطر بقیه به کتفم هرجی راحتم می پوشم
یه بار میرفیم عروسی خونه مادر شوعرم بودم..همه داشن مگفن ک اینو خریدم اینو قراره بخرمو بدوزمو فلان و بهمان .. منم نگاشون مکردممادرشوعرم اومد نشس پیشم گف تو چی مخای بپوشی چی خریدی؟ گفم هیچی پارچه دارما پول ندارم بدم بدوزن.. فرداش اومد خونمون منو برد خیاطی برام پیرهن دوختوند فقد بخاطر اینکه از اونیکیا عقب نمونن
خخخخ خوب کردیهاع
تازه ب دوران رسیده های هول