یافتن پست: #مادر

ماریا
ماریا
با تصویب مجلس، شنبه ها تعطیل میشود...{-69-}{-69-}{-69-}

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
ملانصرالدین یک شب در کتابی خواند که هرکس ریش دراز و سَرِ کوچک داشته باشد احمق است. دستی به ریش‌اش کشید و خودش را در آینه نگاه کرد. هم سرش کوچک بود و هم ریش‌اش دراز. دید سرش را که نمی‌تواند بزرگتر کند اما ریش‌اش را می‌تواند کوتاه‌تر کند.

چراغی بغل‌دستش بود. چراغ را برداشت. ریش‌اش را در مُشت گرفت و هرچه از آن را که بیرونِ مُشت‌اش ماند به شعلۀ چراغ نزدیک کرد. ریش گُر گرفت و آتش نه فقط ریش که سر و صورت ملانصرالدین را هم سوزاند. در حاشیۀ آن صفحه از کتاب، که در آن درباب ربط ریش دراز و سَرِ کوچک با حماقت نظری صادر شده بود، نوشت: «دُرُستی این نظر به‌آزمایش ثابت شد.»:خخخ

بسم الله الحب
بسم الله الحب
خواص.سپوس گندم

اشاره

نان سنگک یک معجون است. (بخاطر سبوسی که در آن است)

سبوس گندم کلسترول خون را کاهش میدهد

سبوس یکی از مواد بسیار مفید کندم است و عده ای به غلط شهرت داده اند که سبوس در معده هضم نمی شود و باید آرد را الک کرد و آن را گرفت.

تجربیات علمی دانشمندان و غذا شناسان عکس این موضوع را ثابت کرده و حتی اخیراْ ثابت شده است که عصیر روده ها) شیره روده (قسمت زیادی از سلولز را حل می کند و بقیه آن به مصرف پاک کردن و جارو کردن روده به کار می رود.

درست است که سلولز سبوس تا اندازه ای دست نخورده با مدفوع خارج می شود اما این دلیل آن نیست که در قضاوت عجله کنیم و بگوییم این مواد برای انسانقابل جذب نیستند و باید خارج شوند وحتی عده ای بدون جهت این مواد را متهم سازند که در معده تولید خراش کرده و زخمهای ناسوری ایجاد می نماید.

در این اینجا حقیقت چیز دیگری است و آنچه غذاشناسان می گویند چنین است.

سلولزهایی که ما می خوریم مخصوصاْ سبوس نان تا اندازه ا ی قابل هضم نیستند
ادامه مطلب در دیدگاه
پی نویس کتاب كشكول گلستاني جلد 4

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

آنتونی برجس ۴۰ ساله بود که دکترها به وی گفتند یک سال دیگر بیشتر زنده نیست، زیرا توموری در مغز خود دارد.
وی بیشتر از خود نگران همسرش بود، که پس از وی چیزی برایش باقی نمی‌گذاشت.
آنتونی قبل از آن هرگز نویسنده‌ی حرفه‌ای نبود، اما در درون خود میل و کششی به داستان‌نویسی حس می‌کرد و می‌دانست که استعداد بالقوه‌ای در وی وجود دارد.
بنابراین تنها برای باقی گذاشتن حق‌الامتیاز نشر برای همسرش پشت میز تحریر نشست و شروع به تایپ کرد.
او حتی مطمئن نبود که آیا ناشری حاضر می‌شود داستان وی را چاپ کند یا نه؛ ولی می‌دانست که باید کاری انجام دهد.
در ژانویه ١٩٦۰ وی گفت: من فقط یک زمستان، بهار و تابستان دیگر را پشت سر خواهم گذاشت، و پاییز آینده همراه با برگ‌ریزان خواهم مرد.
در این یک سال، وی پنج داستان را به انتها رساند و یکی دیگر را تا نیمه نوشت.
بهره‌وری او در این یک سال برابر با بهره‌وری نصف عمر فورستر(رمان‌نویس معروف انگلیسی) و دوبرابر سلینجر(نویسنده‌ی معاصر آمریکایی) بود.
اما آنتونی برجس نمرد! وى ۷۶ سال عمر کرد و طی این سال‌ها ۷۰ کتاب نوشت!
مشهورترین کتاب وی پرتقال‌کوکی است.

Tasnim
Tasnim
امروز بعد از ۸ ماه اولین روزی بود که مشق ننوشثتم

رها
رها


:هق

حسام
حسام
👻معصومیت های از دست رفته !!
هیچ وقت اولین دروغی 🌶 که شنیدم از یادم نرفته وشاید به این دلیل بود که هنوز معصوم بودم. حدود دو یا سه سالم بود 👶تو عالم بچگی به پدر 🧔 پیله کرده بودم که منم با خودت ببر بیرون 🛵و هر کاری می کرد نمی تونست از دست من خلاص شه. برای همین یه ترفندی زد و گفت برو و از مادرت 🧕اجازه بگیر و بیا بریم. رفتم و برگشتم دیدم بابا رفته ؟!! 🏍 چون هنوز مفهوم دروغ را نمی دونستم تا چند دقیقه مات و مبهوت بودم و دلیل این رفتار را نمی دونستم. بله عزیزان همه انسانها با طینت پاک به دنیا میان و آرام و آرام معصومیت خودشونو از دست می دن تا جایی که خیلی از🔥 ناهنجاری ها براشون عادی می شه. مواظب خودتون و خوبیهاتون باشید. 😉
امضاء : خودم 🌹

خانوم میم
خانوم میم
چالش کتاب راه بندازیم؟

مهاجر
مهاجر
آهنگ صدای تو پر از شور اذان است
جذّاب تر از "جاذبه ی ماه" بَنان است!

چشم تو نه یاقوت و عقیق و نه زمرّد
فیروزه ترین معدن الماس جهان است!

شیرینی لبخند تو خرمای جنوب است!
دلچسب تر از بامیه های رمضان است!

گل بوسه ی تو قند تر از قند فریمان!
یا نه... عسل خالص کوه سبلان است!

حلوای لبت باسلوق اصل مراغه ست!
خوشمزه تر از نان کُماج همدان است!

با شهد لبت کم شد اگر رونق سوهان
از بخت بد حاج حسین و پسران است!

در وصف وجودت چه بگویم، چه نگویم؟
چشم و لب و قد تو چنین است و چنان است!...

rahim
rahim
موقعی که تازه جوان شدم و خیال ازدواج به سرم زد مادرم اصرار داشت با دختر باایمان و باحجابی ازدواج کنم که تا آخر عمر یار و یاورم باشد. با همین معیارها هر دختری را که از همسایه و فامیل می‌شناخت به من پیشنهاد داد اما متاسفانه من تنها به دنبال یاری زیبا بودم.

مدتی گذشت و کسی که به دنبالش می‌گشتم را یک روز توی خیابان دیدم و در یک نگاه عاشقش شدم. تعقیبش کردم و خانه‌اش را پیدا کردم. ما زیر یک سقف رفتیم. همسرم زیبا بود اما نه باحجاب بود و نه باایمان.
عاشق او بودم و هرکاری برایش می‌کردم. وقتی گفت باید خانه‌مان در محله‌های بالاشهر باشد قبول کردم. گفت می‌خواهم درس بخوانم، قبول کردم و تلاش کردم تا به راحتی به تحصیل بپردازد. حتی موتورم را دادم و برای همسرم ماشین خریدم. روزها همین طور سپری شدند ولی او هر روز بیش‌تر تغییر می‌کرد.

او دیگر بهانه‌گیر شده بود و به هر دلیلی با من قهر می‌کرد. مشغولیتش با موبایلش بود و من هم انتظار می‌کشیدم دوباره همان همسر خودم شود اما یک شب روبرویم نشست و از طلاق توافقی گفت که بعدا مشخص شد به خاطر عشق‌اش به هم کلاسی‌اش این درخواست را کرده است.می‌گفت به درد هم نمی‌خوریم.

بسم الله الحب
بسم الله الحب
درمان استرس با طب سنتی

قطعا همه ی شما در طول زندگی استرس و اضطراب را تجربه کرده اید، اساسا استرس و اضطراب از جوابهای غیرتخصصی بدن به مشکلات و همچنین حس نیاز شما برای پیشرفت و تغییر در زندگیتان ناشی می شود

اما مشکلات مالی، دغدغه های کاری و نیازهای عاطفی در صدر همه ی این نیازها قرار می گیرند.
باعث استرس شوند.

اثرات فیزیولوژیکی متداول استرس شامل سردرد، درد و تنش عضلانی، درد قفسه سینه، خستگی، تکرر ادرار، ناراحتی معده و بدخوابی هستند. همچنین استرس با اثر مستقیم برروی خلق و رفتار شما، منجر به علائمی مانند اضطراب، بی قراری،
فقدان انگیزه، تحریک پذیری، خشم غیرضروری، غم و اندوه، افسردگی و انزوای اجتماعی می گردد.

استرس می تواند حاد یا مزمن باشد. استرس بیش از حد می تواند عوارضی چون فشارخون بالا، چاقی، بیماری های قلبی، اضطراب و افسردگی را به دنبال داشته باشد. نکته جالب اینجا است که استرس حتی میزان لذت شما را از زندگی تحت تاثیر قرار می دهد
ادامه کامل مطلب در دیدگاه

حسام
حسام
امشب بین آش گوجه و سیرابی که از صب مونده بود حق انتخاب داشتم. من هم گفتم اینا که بالاخره آش اضافه میارن پس بزار علی الحساب سیرابی را بزنم. حدسم درست بود و آش اضافی اومده ولی معده من دیگه جا نداره..به نظرتون آخر شب هم می شه آش خورد؟!

Tasnim
Tasnim
باز کی توو گروه خصوصی به من خطاب داده و من نمیبینم پستو؟

استامینوفن ۳۲۵
استامینوفن ۳۲۵
آبریزش بینی و عطسه دارم
@Liliyo :بمیر

فاطمه
فاطمه
وقتی برا رفیقات مهمی. {-137-}
گَلبم اکلیلی شد.:دی🌱

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو