حسین
شنیده بودم قلب هر کس، به اندازهی
مشتِ گره کردهاش است!
مشت میکنم و خیره میشوم
به انگشتهای گره خوردهام..
دستم را میچرخانم
و دور تا دورش را نگاه میکنم
چقدر کوچک و نحیف باید باشد قلبم!
در عجبم از این کوچکِ نحیف
که چه به روزم آورده..
وقتی تنگ میشود،
میخواهم زمین و زمان را به هم بدوزم!
وقتی میشکند، چنگ میاندازد
به گلویم و نفس را سخت میکند..
وقتی که میخواهد و نمیتواند،
موج موج اشک میفرستد سراغ چشمهایم..
در عجبم از این کوچکِ نحیف..
مارال
دیدین وقتی از یکی خوشتون میاد قلبتون تندتر میزنه،
بدنتون گرمتر میشه و یه حس قلقلک زیرپوستی خوشایندی توی تنتون میپیچه؟ پزشکها میگن اینها علائم خروج عقل از بدنه :)
WeT
خونه مجردی فقط از دور قشنگه ،،،
حسین
اونجا که محمود درویش میگه:
دستانت را میخواهم
که قلبم را نگه دارم
حسین
دوس داشتنت واسم خیلی قشنگ بود
برا همین ترجیح میدم حتی توی نبودنت
با همین حس خوبی که از خودت توی قلبم
کاشتی ادامه بدم چون باهاش حالم خوبه
میشه تو هم فراموشم نکنی ؟!
حسین
من تورو یه گوشه ی قلبم گذاشتم و مراقبتم
مثل صدفی که مراقب مرواریدشه
قبلا هم بهت گفته بودم تو مروارید منی
آره گفته بودم ولی ندیدی ، نشنیدی
با وجود همه ی اینا ، همه ی بدیات
بی معرفتی نکردم و مراقبت بودم و هستم
کاش نمیرفتی ، کاش میموندی تا محکمترین
صدف میشدم و تو زیبا ترین مروارید . . .
عه ببخشید میدونم مال من نیستی
ولی همین خیالی که ازت باقی مونده
هرچند نا چیز کلی آرومم میکنه
حسین
اگر باهات قهر کرد اینطوری براش بنویس :
بیا دستتو بزار رویِ قلبم
ببین اینجا خونِه ی توئه
آدم هرجام بِره باز برمیگرده خونش
پس مُراقبِ خونَت باش
اگه یه روز نباشی من میمیرم
اِلِکترون..!
ما معمولیا یه طوری هستیم که یه دفعه غم میاد میشینه تو قلبمون
بعد پمپاژ میشه تو کل بدنمون
بعد سرازیر میشه از چشامون : )
حسین
تو همه رازهای قلبمو می دونی
کلید قفل دلمو داری
و من مطمئنم هیچ وقت این کلید رو گم نمی کنی
دوستت دارم عشقم!
زبونشون ب زبون بندری نزدیکه 😶😶😶
شایدم چون یه دوره طولانی توی بندر بودن اشتراکات ب وجود اومد
مشهد موقع زیارت
خانم ها پاکستانی پشت سرم بودن ، حرف زدن عادی شون عین آهنگ میمونه ، خیلی باحال بود
بعد همه هم انگلیسی فول بودن
هوم..در حقیقت .به فارسی پشتو میزند