آیه ۷۵ «شما را چه شده که در راه خدا و (در راه نجات) مردان و زنان و کودکان مستضعف نمیجنگید، آنان که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهری که مردمش ستمگرند بیرون بر و از جانب خود رهبر و سرپرستی برای ما قرار ده و از سوی خودت، یاوری برای ما تعیین فرما.»
آیه دربارۀ مسلمانانی است که تحت فشار و شکنجۀ مردم مکّه قرار داشتند و از کسانی که جهاد در راه آزادی آنان را رها کردهاند، نکوهش میکند.
امام باقر علیهالسّلام فرمود: مقصود از مستضعفینی که در تحت حکومت ظالماناند، ما هستیم. و امام صادق علیهالسّلام در پاسخ به اینکه مستضعفین چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که نه مؤمن هستند و نه کافر. (تفسیر عیّاشی، ج ۱، ص ۲۵۷)
پدربزرگ توو نسخه کارتونی هایدی، یه مرد پخته ی خوش قلب و خوش غیرته. در حالیکه توو نسخه کتاب صوتیش، یه مرد عقب افتاده و شل و ول یه که اجازه درس خوندن به هایدی نمیده، اما برای نوکری توو خونه یه ثروتمند خیلی راحت وا میده.
اینکه چرا نذاشت درس بخونه رو که معلوم نکرده
ولی وقتی عمه دتی میدزدتش میگه بهتره بره خودش تجربه کنه و ...
توی کتاب صوتی عین احمقا که پول دیده و وا داده س
عمه هام یکیشون مسئول مخابرات دهمون بودن
یکیشون سوپر مارکت داشت و الآن معلم هست تو دهمون
یکیشون هم که همراه با پدر بزرگم سر زمین میرفت خب به صورت فصلی لازم بود سر زمین بره برای کمک به کشاورزی مثل برداشت نخود و... (فکر میکنم شمال هم اینجوریه برای برداشت یا کاشت برنج خانم ها هم میرن) ولی اینکه سوار موتور بشه پیشنهاد پدر بزرگم بود چون خانواده هایی که پسر داشتن با موتور تن تن پسراشون میرفتن از ده وسیله میاوردن سر زمین چون زمین های کشاورزی ما با ده فاصله دارن شمال فکر میکنم اینجوریه که زمین کشاورزی همون نزدیک خونه هست ولی مال ما اینجوری نیست ما باید با خودمون کلی وسیله میبردیم مثل آب و غذا و اینا ولی کسایی که موتور داشتن سریع میرفتن موقعی که لازم بود وسیله هارو میاوردن برای همین پدر بزرگم اینطور میگفتن
در این شب سرد ابری بی باران در این روزگار فریبکار بی غیرت در این آشفته بازار بی عدالت در این دنیای نفرت آباد بی رحم ، به پیشگاهت آمدهام تا یاری ام کنی …
ای خدای مهربان، نمیدانم،نمیفهمم ، درک نمیکنم چرا و به کدامین گناه مردم یکدیگر را میکشند …
همجا جنگ و دشمنی فرمان میدهد و صلح و دوستی ، همچون گیاهی در حال انقراض ، کمیاب است…
ای خدای مهربان، قلبم همچون گوشتی در آتش از درد میسوزد
وقتی کودکانی را می بینم که در جنگ کشته شده اند
وقتی شهری را می بینم که در زیر رگبار خمپاره ویران شده است
وقتی پدرانی را میبینم که آوارگی را به دوش میکشند
وقتی مادرانی را می بینم که جنازه فرزندانشان را در آغوش گرفته اند
ای خدای مهربان
لطفن به مردم جهان،راه صلح را بیاموز تا جنگ ها متوقف شود
لطفن به ما عشق ورزیدن را یاد بده،تا محبت را احساس کنیم
لطفن در این روزگار بی رحم ، راهنمایمان باش تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنیم
ای خدای مهربان تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
عاغا ول کنین این حرفارو.. چن دادن باهار
بیا خونمون بگم
لاس مگی میاما
منم میام ؛))