یافتن پست: #سکه

سجـــاد
سجـــاد
خداوکیلی تا حالا فک نمیکردم اینقدر مهم و عزیز باشم براتون که وارد بشم روم گل بریزین :خجالت :خخخخ

خانوم اِچ
خانوم اِچ
الان دوست دختر جدید اکسم داره عکس منو به دوستش نشون میده میگه این از من بهتره؟ اونم میگه نه عشقم این عن توام نیس بعد همدیگرو به اغوش میکشن🫂🫥

aliaga
aliaga
سلام علیکم با:فکر

خانوم اِچ
خانوم اِچ
از بین ۱۰مرد یکیشون زن چاق دوس دارن
خداااایااا همونو نصیب من کن🥲🚶🏻‍♀️

سارا
سارا
آدمی که غُر میزنه دنبال رفتن نیست، دنبال قوت قلب گرفتنه. هیچوقت بهش نگو “اگه ناراحتی برو

محسن
محسن
🌸خوشبخت ترین آدم ها کسانی هستند که به خوشبختی دیگران حسادت نمی کنند... و زندگی خودشان را باهیچ کس مقایسه نمی کنند...

🌸مدارا بالاترین درجه ی قدرت... و میل به انتقام اولین نشانه ی ضعف است...

🌸مواظب کلماتی که در صحبت استفاده میکنید باشید... شاید شما را ببخشند اما... هرگز فراموش نمی کنند...

🌸سکه ها همیشه صدا دارند... اما اسکناس ها بی صدا...
پس هنگامی که ارزش و مقام شما بالا می رود... بیشتر آرام و بی صدا باشید...

🌸به کسانی که به شما حسودی می کنند احترام بگذارید...!!
زیرا این ها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنان هستید.

بهار نارنج
بهار نارنج

این دقیقا منه=)) انقد ک رو وسایلم حساسم که نگو=))

هادی
هادی


بهار نارنج
بهار نارنج
سلام صبخیییییر
من دارم میرممممم
گودی گودی هاااا

شامی
شامی
{-95-}{-95-}
برنده ی مسابقه ی عکس از لبمون{-130-} که رای هاشون مساوی بوده:x مبارکتون باشه عشقا:-*


مرسی از عزیزایی که تو مسابقه شرکت کردن و رای دادن:x

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

روزی دست پسر بچه‌ای در گلدان کوچکی گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند.

گلدان گرانقیمت بود، اما پدر تصمیم گرفته بود که آن را بشکند. قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: «دستت را باز کن، انگشت‌هایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر می‌کنم دستت بیرون می‌آید.»
پسر گفت: «می‌دانم اما نمی‌توانم این کار را بکنم.»
پدر که از این جواب پسرش شگفت‌زده شده بود پرسید: «چرا نمی‌توانی؟»
پسر گفت: «اگر این کار را بکنم سکه‌ای که در مشتم است، بیرون می‌افتد.»

⭕👈شاید شما هم به ساده‌لوحی این پسر بخندید، اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم می‌بینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کم‌ارزش، چنان می‌چسبیم که ارزش دارایی‌های پرارزشمان را فراموش می‌کنیم و در نتیجه آنها را از دست می‌دهیم.

هادی
هادی
من الآن حدود 13 ساله که شبکه اجتماعی دارم
با بعضی از اعضای شبکم الآن 12 ساله ارتباط دارم، با یه سری از کاربرا که میان بیشتر حرف میزنم، کمک میکنم بهشون، بهم کمک میکنن حتی تبادل مالی داشتیم، پیر و جون دختر و پسر متاهل مجرد قاطی فرقی نمیکنه همشون یا شمارمو دارن یا آی دی های شبکه های اجتماعیمو و علاوه بر خود ساینا جاهای دیگه هم بهم پیام میدن و پیام میدم و خب هر کدوم ازینا طبق عرف جامعشون یا طبق ادبیات خودشون باهام ارتباط دارن و من با هر کدوم مثل خودشون صحبت میکنم و هیچ محدودیتی برا خودم نذاشتم!
داشتم فکر میکردم این مسئله یجوری میشه گفت دیگه اضافه شده به زندگی من و نمیشه یهو گذاشت کنار به نظر شما این مسئله رو چطور میتونم به کسی میرم خواستگاریش توضیح بدم یا اصلا براش قابل قبول میشه همچین چیزی؟

Behnaz
Behnaz
کجا لبو می‌فروشید که من نمیبینم{-77-}

محسن
محسن
محبت مثل سکه است که
تو قُلک دل هر کسی بیندازی!
دیگه نمیتونی درش بیاری
مگه اینکه دلش رو بشکنی

صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو