یافتن پست: #زخم

Negin
Negin
یاد آن شب که دلش را به دلم داد بخیر....


بدرود عزیزم تا یه دیدار دوباره
لبات بینظیر بود نذاشت راه چاره

خانوم اِچ
خانوم اِچ
کسی اینجا بلده سرکتاب باز کنه؟🥲🥲🥲🥲

یاس
یاس
پتو شستم تو لگن
نمی دونم چی توش بود یا تو لگن بود
یا تو هوا بود
انگشتم برید
حالا خونی هم‌نیومدا
ولی فورا عفونی شد -هادی-
یه چیزی انگار با تیغ ببره
حالا اومدم اموکسی سلین ریختم روش کمی ورم دردش بره :گگگ
من النطافت الی القتل
زمستون پتو شستنت چی بود :رفتن

هادی
هادی
شغل چوپانی
تو دهات های شهر ما شغل چوپانی به این صورت هست که هرسال بهار دسته جمعی، مردم جمع میشن جلوی مسجد دهات بعد اونجا درمورد اینکه کی رو به چوپانی بفرستن تصمیم میگیرن! این انتخاب چوپان یک فرآیند بسیار مهم و پیچیده ایه و هرکسی رو برای چوپانی نمیفرستن، معمولا شخصی جوان و با قدرت بدنی خوب و سرعت عمل بالا رو انتخاب میکنن و بهش پول خیلی زیادی هم میدن (به ازای هر گوسفند یه مبلغی میدن) و یه سری قوانین هم داره مثلا اینکه اگه چوپان همراه یا کمک نداشته باشه اهالی ده مجبورن نوبتی باهاش برن به چراگاه یا مثلا تو ده هرچی سگ قوی هست باید با چوپان بفرستن بره به چراگاه بعد مثلا اگه گرگ بزنه به گله و یه گوسفند رو بکشه چوپان باید یه نشونی از اون گوسفند تلف شده بیاره یه تیکه از پوست گوشت یا هرچی ...
کار چوپان هم به این شکل هست که صبح بیدار میشه میاد بیرون مردم گوسفند هاشونو از طویله خارج میکنن میفرستن دنبال چوپان گوسفند های ده جمع میشن دور چوپان و با چوپان میرن به چرا بعد عصر دوباره برمیگردن هر کدوم جدا میشن از گله و برمیگردن به صاحباشون :دی
امیدوارم این مطلب برای شما جالب بوده باشه، شما هم بگین!؟

جانم❤
جانم❤
تا حالا شکار رفتی؟
من می رفتم،ولی دیگه نمیرم!
آخرین باری که شکار رفتم،
شکار گوزن بود،
خیلی گشتم تا یه گوزن پیدا کردم،
من شلیک کردم بهش،
درست زدم به پایش!
وقتی بالای سرش رسیدم هنوز جون داشت،
چشم هاش داشت التماس می کرد،
نفس می کشید، زیباییش من رو تسخیر کرده بود،
حس کردم که اون گوزن می تونه دوست خوبی واسم باشه،
می تونستم نزدیک خونه یه جای دنج واسش درست کنم...
خوب که فکر کردم با خودم گفتم که
اون گوزن واسه همیشه لنگ می زنه و وقتی من رو می بینه یاد بلایی میفته که سرش آوردم!
از التماس چشم هاش فهمیدم بهترین لطفی که می تونم در حقش بکنم اینه که یه گلوله صاف تو قلبش شلیک کنم...

تو هیچ وقت نمی تونی با کسی که بدجور زخمیش کردی دوست باشی!


روزبه معین

جانم❤
جانم❤
روی زخم‌هایت را
خوب بپوشان...
گاهی همین زخم‌ها،
دوستانت را از تو دور می‌کند
و قند در دلِ دشمنانت را آب؛
گاهی همین زخم‌ها،
از تو آدمی می‌سازد که
یا باید همیشه سرش پایین باشد
و یا همیشه به دنبال توضیح بگردد!
دیگرانی که نمی‌توانند درمانت کنند،
دیگرانی که با حرف‌ها
و زخم زبان‌هایشان
آتش به جانت می‌زنند
و پشت سرت می‌گویند:
خودش مقصر است.
روی زخم‌هایت را بپوشان
تا کسی دردی روی دردهایت نگذارد
و زخم زبانی برای گفتن نداشته باشد؛
می‌دانی...
بعضی‌ها همدرد نیستند،
"خودِ درد" هستند...

shahin
shahin
به پسملی که ماه ها منتظر بود وارد اپلیکیشن ایرانسل من بشه و هدیه ورود 50 گیگی بگیره بزنه به زخمی و الان وارد شد و نوشت اعتبار استفاده امروز 12 ابان چی میگن؟:اشک :گگگ =))

جانم❤
جانم❤
برایش نوشت :
معمولی دوستت خواهم داشت. مثل باغبانی که از زخمِ تیغ‌ها، به لبخندی بسنده می‌کند.

هادی
هادی
سراپا اگر زرد و پژمرده ایم
ولی دل به پاییز نسپرده ایم

چو گلدان خالی، لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم

اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم

اگر دشنه ی دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گرده ایم!

گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخم هایی که نشمرده ایم!

دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم



Ahmad
Ahmad
بگریز ای میر اجل از ننگ ما از ننگ ما

زیرا نمی‌دانی شدن همرنگ ما همرنگ ما

از حمله‌های جند او وز زخم‌های تند او

سالم نماند یک رگت بر چنگ ما بر چنگ ما

اول شرابی درکشی سرمست گردی از خوشی

بیخود شوی آنگه کنی آهنگ ما آهنگ ما

زین باده می‌خواهی برو اول تنک چون شیشه شو

چون شیشه گشتی برشکن بر سنگ ما بر سنگ ما

هر کان می احمر خورد بابرگ گردد برخورد

از دل فراخی‌ها برد دلتنگ ما دلتنگ ما

بس جره‌ها در جو زند بس بربط شش تو زند

بس با شهان پهلو زند سرهنگ ما سرهنگ ما

ماده است مریخ زمن این جا در این خنجر زدن

با مقنعه کی تان شدن در جنگ ما در جنگ ما

گر تیغ خواهی تو ز خور از بدر برسازی سپر

گر قیصری اندرگذر از زنگ ما از زنگ ما

اسحاق شو در نحر ما خاموش شو در بحر ما

تا نشکند کشتی تو در گنگ ما در گنگ ما

خانوم اِچ
خانوم اِچ
جدی جدی
بجز یه مشت بی سواد ایرانی اسرائیل هیچ حامی دیگه ای ندارع :/

WeT
WeT
حس یه چسب زخم خیس رو دارم که یه طرفش ول شده ولی یه طرفش هنوز وصله، دیگه هیچ کاری نمیکنه، فقط آویزونه. آویزون یه زخم که خیلی وقته خوب شده 🙂🙂

خانوم اِچ
خانوم اِچ
گفتی ببند عهد و به من اعتماد کن
نفرین به عهد بستن و لعنت به اعتماد
این زخم خورده را نیاز به ترحم نیست
خیر شما رسیده به ما مرحمت زیاد...

- فاضل نظری •

رها
رها

تولدت مباااارک باب اسفنجولی :)) همینجوری بی مخ و پرانرژی و قوی بمونی برامون سال‌های سال :رقص:تانگو :دنس
خیلی سال از رفاقت مون میگذره و کلی چیز میز ازت یادگرفتم، ممنونم ک رفیقمی ❤️🏵️
:تولد
:تولد
تولدت مبارک :رقص:دنس :تانگو :قلب

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
هرچه پیش آید خوش آید؛ ‏ما که خندان می رویم! :)️

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو