EDRIS
مرا دردیست اندر دل که گر گویم زبان سوزد
وگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد
منجم کوکب بخت مرا از برج بیرون کن
که من از طالعم ترسم ز آهم آسمان سوزد
wolf
به همه کسانی که شبِشان طوری گذشت
که انگار زمین روی قلبشان سنگینی میکرد،
“صبحتون پر از امید”
azar
مرا دردیست اندر دل که
گر گویم زبان سوزد
و گر پنهان کنم ترسم
که مغز استخوان سوزد
azar
بعضی از صداها رو باید در اغوش گرفت
مثل یک دوستت دارم از زبان تو
azar
اصالت به قد و قواره نیست
در نژاد هست
ظرافت در کمر نیست
در زبان هست
صداقت در حرف نیست
در ذات هست
زیبایی در چهره نیست
در دل هست
azar
قربون صدقه یعنی
باور کنم تو شدی
تنها صاحب قلبم
اونوقت جملاتم بوی
تو را میگیرند و به زبان می آید
wolf
حال مرا مپرس که من ناخوشم، بدم
این روزها به تلخزبانی زبانزدم..!
گفتم که عاشقت شدهام، دورتر شدی
ای کاش لال بودم و حرفی نمیزدم …
چی گفته؟؟
منظورم این بود شعر پر محتوایی گفته. یه جورایی حال من رو توصیف میکنه
اها
بیا پیش من بگو هیچی نمیشه
فاش هم نمیشه
چون هیچی یادمنمی مونه
درد دل در دل بماند بهتر است